آیا اثر وضعی افعال حرام، شامل کسی که اطلاع از حرمت ندارد می شود؟
آیا اثر وضعی افعال حرام، برای کسی که اطلاع از حرمت ندارد و مرتکب آن می شود و یا برای دیگرانی که نقشی در گناه نداشته اند، قابل پذیرش است؟
پرسش
با عرض سلام، سؤال بنده در مورد اثر وضعی ارتکاب فعل حرام است. آیا می توان وجود اثر وضعی در اثر ارتکاب حرام را به طور مطلق حتی در جایی که مکلف علم به حرمت ندارد و فعل برای او حلیت ظاهریه دارد و نیز برای فرزندان ستمگران پذیرفت؟ اگر ممکن است جهت مطالعه مبسوط تر اقوال موافقین و مخالفین اثر وضعی مطلق منابعی معرفی کنید.
پاسخ اجمالی
تأثیر گناهان در زندگی انسان، از امور مسلمی است که آیات قرآن و روایات دلالت بر آن دارد، البته توجه به این مسئله ضروری است که محدوده و تأثیر آن، برای تمام افراد یکسان نیست.
بیشترین آثار وضعی زیانبار گناهان، دامنگیر افرادی می شود که با اختیار و آگاهی مرتکب آن شوند، اما کسانی که بدون اطلاع از گناه بودن عملی مرتکب آن شده اند و یا کسانی که هیچ نقشی در بروز گناه نداشته بلکه قربانی گناهانی شده اند که اسباب آن را دیگران ایجاد کرده اند، به مقتضای عدالت و حکمت خداوند، نمی توان به صورت مطلق آنان را از رسیدن به سعادت محروم دانست، بلکه با اندک تلاشی می توان آثار منفی آن گناهان را زدود.
در متون دینی و سخنان پیشوایان (ع) راه های جبران بسیاری برای گناهان ذکر شده است، چه رسد به اموری که واقعا گناه نبوده اند.
پاسخ تفصیلی
آثار وضعی گناهان در زندگی افراد از اموری است که در آیات قرآن و روایات از آن سخن گفته شده است. امام صادق (ع) می فرماید: کسی که تصرف در مال یتیم به ستم کند، خداوند فردی را مسلط بر او یا نسلش می سازد که همان ستم را در حق آنان روا دارد، و سپس این آیه را تلاوت کردند ؛ آنان که فرزندانى ناتوان از خود باقى مىگذارند و نگران آینده آنها هستند، باید از خدا به ترسند و (در حق یتیمان مردم) درست سخن گویند. [1] [2]
امام رضا (ع) فرمود: خداوند به یکی از پیامبرانش وحی کرد، رضایتم را در اطاعتم قرار دادم، و اگر از کسی راضی شدم نعمتم را بر او افزون کنم و پایانی برای نعمت من متصور نیست، و از طرفی اگر کسی مورد خشم من قرار گیرد او را لعنت می کنم، و آثار لعنت من تا هفت نسل او را شامل خواهد شد. [3]
در مورد انتقال آثار وضعی گناه به نسل های بعد باید دانست که از اعتقادات مذهب امامیه این است که خداوند عادل و حکیم است، و در آیات متعدد قرآن آمده است: "لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى"؛ [4] هیچ کس بار گناه دیگرى را بر دوش نمىگیرد. با توجه به این سخن، روایاتی که دلالت دارد که گناهان تأثیر خود را حتی برای افرادی که دخالتی هم در آن ندارند می گذارد، چه توجیهی داشته و آیا با عدالت و حکمت خداوند، منافات ندارد!؟
برای روشن شدن این مسئله آن را در چند بخش بررسی می کنیم:
1. روایاتی که دلالت می کند ستمکاری پدران در نسل آنها تأثیر می گذارد به صورت مطلق نیست، بلکه تنها صورتی را شامل می شود که فرزندان راضی به افعال آنان باشند؛ از این رو رسول خدا (ص) می فرماید: "ر کس کردار قومى را دوست بدارد با آنها در آن اعمال شریک است". [5] اما اگر فرزندان از اعمال زشت پدران ب ی زاری جویند و با اراده خود، شریک در ظلم آنان نشوند، و اگر اموال حرامی از گذشتگان وارد زندگی آنان شده است، با برگشت دادن آن اموال به صاحبانش، در صدد جبران برآیند، در این صورت چنین اولادى از مورد این اخبار بیرون خواهد بود؛ زیرا انتقام از آنها خلاف عدل است.
علامه مجلسی (ره) بعد از نقل روایت اشاره شده از امام رضا (ع) می گوید: اشکال شده است گناه فرزندان چیست که تا نسل هفتم پدر، لعنت پروردگار شامل آنان شود؟ جواب می تواند این باشد که این تنها در صورتی است که فرزندان، راضی به افعال پدران باشند، همان گونه که در روایات آمده است که امام مهدی (ع) فرزندان قاتلین امام حسین (ع) را به جهت رضایت آنان به جنایات گذشتگان، می کشد. [6] وی در ادامه می گوید ممکن است مراد از تأثیر در نسل های آینده، آثار دنیایی مثل فقر و گرفتاری ها و ابتلائات دنیایی باشد، چنان که بیشتر فرزندان ستمکاران در دنیا با خواری و ذلت زندگی می کنند. این یکی از مجازاتهایی است که خداوند برای ستمکاران در این دنیا مقرر کرده و علتش آن است که با توجه فطری بودن دوستی فرزندان، احتمال برگشت اثر وضعی ستم به آنان، عاملی بازدارنده از ستم شود و دیگرانی که قصد ستم را دارند نیز با دیدن چنین اثری در فرزندان ستمکاران پیشین، از تصمیم خویش بازگردند. آیه نهم سوره نساء نیز به همین ظرافت اشاره دارد.
بنا بر اعتقاد شیعه، ایرادی ندارد که خداوند به دلیل مصالح مهم تری عده ای را – هر چند بیگناه - به سختی بیفکند، در صورتی که زیان دیده، بداند خداوند این ضرر ظاهری را به نحوی جبران خواهد کرد، آنان نیز در نهایت راضی خواهند شد، اضافه بر همه این امور، گرفتاری و مشکلاتی که برای فرزندان ظالمان به وجود می آید، شاید به مصلحت خود آنان نیز باشد؛ زیرا آنان را از ادامه راه پدران ستمکارشان بازخواهد داشت. [7]
2. آثار وضعی گناه در فرزندانی که از لقمه حرام و یا از طریق نامشروع به دنیا می آیند نیز از جمله اسباب و مسببات بوده و علت تامه و غیر قابل تخلف به شمار نمی آید و بسیار دیده شده است که از پدرانی فاسد و مشرک، فرزندانی صالح به وجود آمده اند که نمونه آن را در صحابیانی می بینیم که پدرانشان در سپاه مشرکان بوده و خودشان در رکاب پیامبر(ص) شمشیر می زدند و در مقابل فرزندان برخی انبیا و اولیا نیز به کژراهه کشیده شده اند.
البته همان گونه که در امور تکوینی آثاری که ایجاد می شود از شدت و ضعف برخوردار است، در امور معنوی و تشریعی نیز چنین است؛ به این معنا که بعضی از اسباب به قدری خطرناک است که فرصت جبران را نیز از آدمی می گیرد، مثل خوردن سم مهلک که اثر وضعی آن هلاکت است. بر خلاف وارد شدن میکروب کوچکی در بدن، که خیلی زود قابل مداوا است، آثار به جا مانده از رفتار گناه آلود نیز چنین است که بسته به اندازه گناه و دانش و اختیار انسان در انجام آن متفاوت می باشد که گاهی آثار گناهی با یک استغفار از بین می رود، و بسا با رحمت خداوند تبدیل به خوبی می شود.
3. شخصی که گناهی را بدون آگاهی از گناه بودن آن انجام داده نیز وضعیتی مانند موارد قبلی دارد و به عبارتی گرچه او گناهی را مرتکب نشده که او را از سعادت بازداشته و غضب خدا را بر علیه او برانگیزد، اما محتمل است به دلیل اخطار و هشدار به مردم در مورد نتایج زیانبار یک گناه،برخی آثاری وضعی دامنگیر او شود که خود او و دیگران به این نکته پی ببرند که باید در افزایش دانش خود تلاش نموده تا ناخودآگاه نیز مرتکب رفتار ناپسندی نشوند.
البته چنانچه بیان شد، این آثار از شدت و قدرتی برخوردار نیست که موجب خسران ابدی او شود، بلکه در حد یک اخطار و هشدار باقی خواهد ماند.
1. سؤال 10604 (سایت: 10444)، نمایه تأثیر لقمه حرام و محیط، در انسان .
2. سؤال 10762 (سایت: 10467)، نمایه بروز آثار گناهان در نسل های بعد .
3. سؤال 8487 (سایت: 8820)، نمایه فلسفه رنج و گرفتاری کودکان بی گناه .
مطالعه کتب و سایت های اسلامی که بحث عدالت خداوند به صورت مفصل در آنها شده است نیز مفید است. [8]
[1] النساء، 9.
[2] صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال، ص 234، انتشارات شریف رضی، قم، 1364 ش.
[3] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 275، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش.
[4] الأنعام: 164، الاسراء: 15، فاطر: 18،الزمر:7.
[5] طبری، عماد الدین، بشارة المصطفی، ص 74، کتابخانه حیدریه، نجف، 1383 ق
[6] رجوع نمایید به نمایه 10136 (سایت: 10274) ، کشتار های هنگام ظهور.
[7] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 70، ص 341، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
[8]
ر.ک: طیب، سید عبد الحسین، کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام، ص 120، کتابخانه
اسلام، 1362 ش. عدل الهی مرحوم مطهری مسئله شرور و عدالت خداوند، ص 33،نرم افزار
جامع تفاسیر نور، تفسیر آیه 9 سوره نساء.
منبع: اسلام کوئیست