اصطلاح نامه ی نظام اداری افغانستان
نویسنده:محمد فروغی
در اینجا برخی اصطلاحات کاربردی و فنّی که در نظام اداری و دیوانی افغانستان (اعم از پشتو و دری) رایج است به بررسی گذاشته می شود:
اصطلاح نامه:
در این بخش برخی اصطلاحات کاربردی و فنّی را که در نظام اداری و دیوانی افغانستان (اعم از پشتو و دری) رایج است و ممکن است در پژوهش حاضر در بخش افغانستان مورد استفاده قرار گیرد، به صورت مختصر تبیین میگردد.
1.اداره
«ژرژ ودل» دانشمند فرانسوی برای "اداره"[1] دو مفهوم ماهوی و شکلی را برمی شمارد: اداره درمفهوم کاربردی یا ماهوی عبارت از فعالیتها وخدماتی است که به وسیله سازمانهای عمومی و یا زیر نظر آنها انجام وارائه میشود. در این مفهوم، اهداف و مقاصد اداره مورد نظر است؛ اما اداره در مفهوم سازمانی یا شکلی به مجموعة امکانات و اشخاصی اطلاق میشود که اهداف اداره را تحقق میبخشند. در این مفهوم، نیروی انسانی و ابزارهای مادی که درتحقق اهداف اداره مؤثرند، مد نظر قرار دارد[2].
اما مقصود از اداره در قانون کارکنان خدمات ملکی افغانستان عبارت از وزارت ها، ادارات دولتی وغیردولتی، کمیسیونها ی مستقل، تصدیها، تشبثات خصوصی و مختلط و مؤسسات خارجی مقیم جمهوری اسلامی افغانستان که کارکن در آن مصروف کار تولیدی یا خدماتی می باشد[3]. در جای دیگر اینگونه تعریف شده است : عبارت از وزارت ها، ادارات دولتی، کمیسیون های مستقل و تصدیهای مختلط که سهم دولت درآن بیشتر از 50 % و کارکن د ر آن مصروف کارتولیدی ویا خدماتی بوده، می باشد[4].
2.تشکیل
سازمان اداری برای رسیدن به اهداف و انجام وظایف و مسئولیتهای خود نیازمند ساختار مناسب میباشد که در ادبیات اداری به طور مسامحی از آن به "تشکیل" تعبیر می شود. به سخن دیگر در ادبیات رایج اداری افغانستان تشکلیل عبارت از تقسیم بندی وظایف، حدود صلاحیت، تثبیت مسولیت و تعین روابط منطقی واحد ها و سلسله مراتب دریک اداره میباشد.
3.منابع بشری
این اصطلاح مترادف با منابع انسانی است.
4.آمر
آمر عبارت از کارکنی است که از لحاظ سلسله مراتب تشکیلاتی در رأس یک موقف وظیفوی قرار داشته کارکنان زیر دست را اداره و رهبری میکند[5].
5.آمر مربوط
آمرمربوط عبارت از کارکنی است که برای زیر دستان خویش مستیقماً هدایت میدهد و از اجراآت آنها کنترول، بررسی ونظارت نموده و نتایج نهایی را به مقامات ذیصلاح گزارش اخذ مینماید[6].
6.آمر ذیصلاح
آمر ذیصلاح عبارت از کارکن و یا شخص انتصابی ویا حایز رای اعتماد شورای ملی وفرمان تقرری از مقام ریاست جمهوری بوده که مستقیماً تحت أمر وی،فعالیت نموده و به وی گزارش میدهد[7].
4.مأمور
در نظام جدید اداری افغانستان، مأمور، کارکنی است که با رعایت احکام این قانون[قانون کار] و قانون مربوط[قانون خدمات ملکی] از طریق ادارۀ خدمات ملکی به شکل دایمی استخدام میگردد[8]. در گذشته و در نظام شاهی،کارکنان دولت به دو دسته با عنوان های "مأمور" و "اجیر" تقسیم می شدند؛ مأمورین مستخدمان دائمی و اجیران مستخدمان قرار دادی به شمار می رفتند[9]
5.کارگر
کارکنی که به اساس قرار داد معین دراداره استخدام میشود[10].
6.کارکن
با تصویب نخستین قانون کار در سال 1366 واژه کارکن وارد ادبیات نظام اداری کشور گردید، مطابق این قانون ، کارکن به سه دسته با عناوین :کارمندف کارگر و پرسونل خدماتی تقسیم گردید.[11] تفاوت اساسی این سه دسته در نحوه استخدام بود؛کامندان به طور دایم وکارگران و پرسونل خدماتی براساس قرار داد استخدام می شدند.[12] بعداز آن نیز اصطلاح کارکن جایگاه خود را در ادبیات نظام اداری افغانستان حفظ نموده وقوانین فعلی کشور با توجه به آن به تعریف ودسته بندی نیروی کار پرداخته اند؛ چنانکه واژه کارکن در قانون کار فعلی مشتمل بر مأمور و کارکنان قراردادی(مامور،کارگر وکارکن خدماتی) اعم از زن و مرد میباشد[13].
7.خدمات مُلکی(Civil Services)
گاهی از خدمات مُلکی به خدمات کشوری هم تعبیر میشود، در برابر خدمات نظامی یا لشکری به کار می رود . در نگاه اولیه به این مفهوم، معنای عام و فراگیر به ذهن متبادر میگردد که تمام فعالیتهای غیر نظامی در یک جامعه را در بر میگیرد. در این برداشت، مفهوم خدمات مُلکی ناظر بر هرگونه خدمات غیر نظامی است که از سوی افراد و اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی ارئه می گردد. اما در ادبیات رایج افغانستان؛ خدمات ملکی به خدمات دولتی یا فعالیتهای اجرائیوی واداری دولت محدود میشود که از سوی کارکنان خدمات ملکی عرضه می شود[14] به سخن دیگر فعالیت های اجرایی و اداری دولت است که توسط کارکنان خدمات ملکی عرضه میگردد.
8.کارکنان خدمات ملکی:
مشتمل است بر مامور و کارکن قراردادی خدمات ملکی[15].
9.مؤظفین خدمات عامه:
این اصطلاح بیشتر در حقوق جزا به کار می رود. مطابق قانون جزا افراد ذیل به عنوان مؤضفین خدمات عامه شناخته می شود:
الف) مأمورین و اجیران دولت و تصدیهای دولتی؛
ب) مأمورین و اجیران؛
ج)اعضای ارکان دولت وجرگه های محلی؛
د)وکیل مدافع،حَکَم،اهل خبره، شهود وکسانی که تصادیقی شان معتبر است؛[16]
10.مامور خدمات ملکی
شخصی است که با رعایت احکام این قانون[قانون کاکنان خدمات ملکی] به منظور ارائه خدمات طور دایمی در اداره دولتی استخدام میگردد.[17]
11.کارکن قراردادی خدمات ملکی
مشتمل است برکارکن حرفوی وخدماتی که با رعایت احکام این قانون به منظور ارائه خدمات در اداره دولتی بطور موقت استخدام می گردد[18].
12.کارکن خدماتی
: شخصی است که به اساس قرارداد معین غرض[به قصد] انجام خدمات ممد[دوامدار] کار در اداره استخدام می شود[19].
13.کارکنان قراردادی
مشتمل بر کارگر ،کارکن خدماتی ومامورین قراردادی که در مقطع زمانی معین، غرض اجرای کارمعین با عقد قرارداد استخدام می شوند.
14.کارفرما
شخص حقیقی یا حکمی است که کارکن به موافقه یا منظوری وی به کار استخدام و مزد، معاش و سایر حقوق مربوط به کارکن، توسط یا به منظوری او اجرا و پرداخته میشود.
15.قدرت مرکزی اداری
عبارت از سخص یا اشخاصی است که در رأس
16. بست
بخشی از تشکیل است که به اساس آن کارکن وظیفه محوله را انجام می دهد[20]. به بیان دیگر بست عبارت ازدرجهای که مامور مطابق به لیاقت وشایستگی به آن رسیده وآنرا اشغال کرده باشد[21]. خدمات ملکی دارای هشت بست و هربست دارای پنج قدم میباشد[22]. بر این اساس، بست اول با لاترین و بست هشتم، پایین ترین جایگاه سازمانی است که متناسب با هرکدام، نیروی کار مورد نیاز به عنوان مأمور خدمات ملکی استخدام میگردد. بست اول برای ریاست عمومی، بست دوم برای ریاست، بست سوم برای آمریت، چهارم برای مدیریت عمومی، پنجم برای مدیریت و ششم برای مأموریت در نظر گرفته شده است. بستهای هفتم و هشتم به کارکنان قرار دادی اختصاص دارد[23]. هر بست دارای پنج قدم است که به موجب آن، کارکرد یک ساله کارکنان خدمات ملکی ارزیابی و متناسب به آن، تقدیر و توبیخ می شوند؛ کمترین نتیجه ارزیابی مثبت کارکرد سالانه کارکن خدمات ملکی، ارتقا به قدم بالاتر و بهره مندی از مزایای مادی و کمترین پیامد ارزیابی منفی، محرومیت از ارتقا و امتیاز مادی آن است.
17.قدم
قدم جزء بست است که به موجب آن کارکن خدمات ملکی بعد از ارزیابی موفقانه اجراات سالانه در داخل عین بست به قدم( مزد) بالاتر ارتقاء می نمایند[24].
18.رتبه
رتبه عبارت ازحق اکتسابی مامور بعداز مدت معین خدمت با اخذ سجل مساعد به آن نایل میشود.
19.وظیفه
وظیفه عبارت ازانجام یک عمل درچوکات قانون وظیفه می باشد.
20.لایحه وظایف
سند رسمی اداره است که اهداف ،وظایف ، مسوولیت ها و ایجابات بست در آن مشخص میگردد. به بیان دیگرعبارت است از وضع یک سلسله معیارهای وظیفوی بخاطر پیشبرد امورات یک اداره [25].
21.پلان کار
برنامه ریزی فعالیت های کارکنان خدمات ملکی است که به اساس لایحه وظایف جهت حصول دست آوردهای متوقعه تنظیم میگردد[26].
22.مزد
عبارت از وجوهی است که در مقابل انجام کار، به کارکن پرداخته می شود.
23.اجزاءمزد
عبارت ازامتیازات پولی است که طور مستمرغرض انجام کار مشخص طبق احکام اسناد تقنینی مربوط، به کارکن پرداخته میشود.
24.ضمایم مزد
عبارت ازامتیازات پولی است که در مقاطع زمانی معین غرض ا نجام کارمشخص طبق احکام اسناد تقنینی مربوط به کارکن پرداخته میشود .
25.تأمینات اجتماعی
وجوهی است که با سهم گیری کارکن واداره یا کلاً توسط اداره غرض تأمین معیشت کارکن در دوران کار و تقاعد حسب احوال مساعدت میگردد[27].
26.دفتر حاضری
سندی است که موجودیت کارکن را در اداره در اوقات کار تثبیت و ادارۀامور کارکنان مکلف به تنظیم ،ترتیب ونگهداشت آن می باشد.
27.ترفیع
عبارت از ارتقای ماموراز رتبه فعلی به رتبه بالاترمی باشد.
28.تقاعد
پایان دورة خدمت کارکن خدمات ملکی دراداره مطابق احکام قانون و مقررة تنظیم حقوق تقاعد کارکنان خدمات ملکی می باشد[28].
29.متقاعد
کارکن خدمات ملکی است که دورة خدمت وی دراداره اکمال و مطابق احکام مقررة تنظیم حقوق تقاعد کارکنان خدمات ملکی مستحق حقوق تقاعد شناخته می شود.
30.حقوق تقاعد
وجوهی است که برای متقاعد یا بازماندگاه وی مطابق احکام مقررة تنظیم حقوق تقاعد کارکنان خدمات ملکی پرداخته می شود[29] .
31.ارزیابی اجراآت
ارزیابی اجراآت همان ارزیابی عملکرد است.ارزیابی اجراآت روشی است که توسط آن شاخص کار تعیین، اجراآت واقعی کارمند با آن مقایسه شده و بازفرست یا(Fedback) به کارمند به منظور تشویق، رفع نقایص و بهبود اجراآت داده میشود و یا به عبارت دیگر سنجش عملکرد کارکن درمقایسه با معیارهای از قبل تعیین شده، تشخیص نواقص وکمبودی ها اتخاذ اقدامات اصلاحی در زمینه، تشویق عملکردهای مطلوب و تشخیص آموزشهای مورد نیاز فرد و سازمان میباشد[30]. فعلاً در افغانستان ارزیابی مأمورین براساس لایحه وظایف، پلان کار، و راپور اجراآت سالانه مورد ارزیابی قرارمیگیرد.
32.کنترول
عملیه ایست که به موجب آن ازصحت اجراآت وفعالیت ها درعرصه های مختلف امورمالی وحسابی اداره اطمینان حاصل میگردد .[31]
33.تفتیش عملکرد
تفتیش عملکرد در ارتباط با تفتیشهای مفیدیت، موثریت و اقتصادیت است که در قانون اداره عالی تفتیش، تفتیش عملکرد اینگونه تعریف شده است که تفتیش عملکرد عبارت است از بررسی مستقل که به منظور حصول اطمینان از کیفیت کار و منابعی که یک نهاد از آن برای رسیدن به اهداف خویش استفاده می نماید[32]. که به طور خلاصه شامل موارد ذیل است:
الف) تفتیش صرفه اقتصاد(اقتصادیت) فعالیت های اجرایی ومطابقت آن با اصول وروشهای مدیریت صحیح و خط مشیهای مدیریت .
ب)تفتیش مفیدیت استفاده ازمنابع انسانی ،مالی وسایر منابع، شامل بررسی سیستمهای اطلاعاتی، معیارهای عملکرد ونظامات مراقبتی و پیگیری وهمچنین روشهایی که توسط واحدهای تحت رسیدگی برای رفع اشکالات کشف شده مورداستفاده قرار می گیرد.
ج)تفتیش موثریت عملکرد در رابطه با دستیابی به اهداف واحد تحت رسیدگی و بررسی تأثیر واقعی فعالیتها درمقایسه با تأثیر مورد انتظار(از قبل پیش بینی شده)آنها[33].
در جای دیگر اقتصادیت را به کم هزینه کردن، مفیدیت را به درست هزینه کردن و مؤثریت را به عاقلانه مصرف کردن تعریف کردهاند[34].
به طور خلاصه تفتیش عملکرد نوعی نگرش است که علت نارساییها، ضعفها، نواقص و... را در افراد نمیجوید، بلکه علتها را در نظامهای کنترولی جستجو میکند ودر صدد رفع آن بر میآید[35].به بیان دیگر تفتیش عملکرد بررسی مستقل مفیدیت و مؤثریت اقدامات، برنامهها یا دستگاهای دولتی است که با در نظر گرفتن صرفه اقتصاد انجام میگیرد و هدف آن راهبری بسوی اصلاح امور است[36].
مفتش: مامور مسلکی است که امورکنترول وتفتیش را انجام میدهد[37] .
34.پالیسی
این واژهدارای ریشه انگلیسی و به معنای سیاست می باشد
35.پروگرام
در ادبیات نظام ادرای افغانسنتان مقصود از پروگرام، برنامه می باشد.
36.چوکات
چوکات به معنای چارچوب است
37.رخصتی
مقصود از رخصتی، تعطیلی می باشد.
38.والی [استاندار)
بالاترین مقام یک ولایت والی است که در رأس ولایت قرار دارد.
39.ولایت
ساحه و قلمروی که تحت حکمفرمایی یک والی[استاندار] قرار دارد. بزرگ ترین واحد ادارة محلی،ولایت است که متشکل از چندین ولسوالی[شهرستان/فرمانداری] می باشد. بر اساس آخرین تقسیمات ملکی و اداری، افغانستان دارای 34 ولایت است.
40. وُلسوالی(پشتو)
شهرستان/بخش یا بخشداری
41.ولسوال (پشتو)
در ادبیات اداری افغانستان ولسوال معادل بخشدار است.
42.مالیه
اصطلاح مالیه معادل دارایی می باشد.
43.مستوفیت
ادارة مالی وزارت مالیه[دارایی) در یک ولایت است.
44.مستوفی ولایت
نمایندة ارشد وزارت مالیه در یک ولایت.
45.قانون
قانون عبارت از اسناد تقنینی است که توسط دو مجلس شورای ملی[ولسی جرگه و مشرانوجرگه] تصویب و بعداز توشیح رئیس جمهور بحیث قانون، عرض وجود مینماید. لازم به ذکر است که . موقعیت قوانین و سایر اسناد حقوقی دولت افغانستان با در نظر داشت قدرت الزام و وسعت تنفیذ آن دریک سلسله مراتب عمودی قرار ذیل می باشد، 1.قانون اساسی، 2.مجمع القوانین، 3.قوانین، 4.مقررات، 5.لوایح، طرزالعمل ها ، دساتیر ، رهنمود ها ، نورماتیفها .
46.فرمان
عبارت از هدایت کتبی رییس جمهوری است که راجع به موضوعات معین از طرف رییس جمهور صادر میشود مانند فرمان در مورد توشیح قوانین، مقرری یک عده اشخاص، عفو محبوسین
47.مقرره
عبارت از یک سند تقنینی میباشد که صلاحیت صدورآن را یکی ازقوای ثلاثه دولت دارد و فعلا مادون قانون میباشد و به تصویب مجلس عالی وزراء و توشیح رئیس جمهور میرسد . مقرره توشیح کننده قانون میباشد هرآنچه در قانون وضاحت نداشته باشد مقرره آنرا روشن وواضح میسازد.
48.طرزالعمل
عبارت ازیک سند تخنیکی و اداری است که دریک ساحه مشخص وضع میگردد.
49. طرزالعمل انضباطی
طرزالعمل انضباطی عبارت از طرزالعمل است که در محیط کار هنگامی تطبیق میگردد که یک سند عملیه را متناقض با شرایط تعهد نامه استخدام باشد مرتکب گردد.
50.لایحه
عبارت از وضع یک سلسله معیار های وظیفوی که متکی به قوانین و مقررات باشد.
51.هدایت
یک دستور عاجل بوده که دریک مدت زمان معین باید انجام داده شود.
52. دساتیر
اصول اجرای یک بخش معین کار بوده که بعد از منظوری مقامات ذیصلاح مربوطه به پرسنل آن اداره داده میشود و زمان اجراء آن معین نمی باشد.
53.نورماتیف
چوکات بندی هدایات ، قوانین و مقررات را در روشنی قانون اساسی برای واحدهای وزرات ها گویند که به کمک طرزالعمل ها ، لوایح ، دساتیر و رهنمود ها به معرض تطبیق قرارمیگیرد.
54.کتاب حاضری
کتاب حاضری عبارت ازکتاب است که هرمامورمکلفیت دارد همه روزه از آغازکار و ختم کاردرآن امضا و حاضر بودن خود به اداره مربوطه اطمینان دهد.
55.کتاب اندراج
عبارت ازکتاب رسمی وکلیدی شعبه میباشد.که شهرت کارکنان دولتی بادرنظرداشت بست، رتبه، وظیفه و درجه درآن ثبت میشود.
56.تریننگ
عبارت از بلند بردن سویه کاری کارمندان از طریق راه اندازی تریننگ ها ،ورکشاپ ها ، کورس ها ، سیمینارها و همکاری های روزمره و تشخیص نقاط قوی و ضعیف کارمندان جهت ارتقا و بلند بردن آن میباشد.
رسمی جریده: نشریة رسمی وزارت عدلیه[دادگستری] می باشد و در این جریده رسمی اعلامیه های رسمی دولت که نیاز به ابلاغ عامه دارد، ونیز قوانین و سایر انواع اسناد تقنینی به نشر میرسد
و تمام اسنادتقنینی که در جراید رسمی وجود دارد، باید به زبان های دری و پشتو که در واقع دو زبان رسمی کشور میباشند به نشر بیرسد.
57.ورکشاپ
کارگاه ((انگلیسی) گاهی به صورت نادرست «وَرَکشاپ» نیز تلفظ میشود)
[1] Administration
[2] موسی زاده، رضا، حقوق اداری، تهران: نشر میزان، 1378، ص35
[3]قانون کارکنان خدمات ملکی،ماده سوم . قانون کار، مصوب شورای ملی1387، ماده سوم
[4]رهنما برای کارکنان منابع بشری ادارات خدمات ملکی جهت تطبیق مقررة تنظیم حقوق تقاعد کارکنان، تهیه شده توسسط وزارت کار، ص5 ، قانون کار جمهوری اسلامی افغانستان، مصوب شورای ملی،1387،ماده سوم
[5] مجموعه اسناد تقنینی وپالیسی های رهنمودی منابع بشری خدمات ملکی افغانستان ، کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی، جلد اول،1384 ،ص 126
[6] مجموعه اسناد تقنینی وپالیسی های رهنمودی منابع بشری خدمات ملکی افغانستان ، کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی، جلد اول،1384 ،ص 126
[7] مجموعه اسناد تقنینی وپالیسی های رهنمودی منابع بشری خدمات ملکی افغانستان ، کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی، جلد اول،1384 ،ص 126
[8]قانون کار، مصوب شورای ملی،1387، ماده سوم
[9] رک: قانون مأمورین دولت و قانون اجیران دولت، مصوب سال 1349، جریده رسمی شماره178
[10] قانون کار، مصوب شورای ملی1387، ماده سوم
[11] قانون کار، مصوب 1366، ماده 2،بند 2، وماده3
[12] قانون کار، مصوب 1366، ماده 22
[13]قانون کار، مصوب شورای ملی1387، ماده سوم
[14] قانون کارکنان خدمات ملکی،مصوّب شورای ملی،1387، ماده3، بند1
[15] قانون کارکنان خدمات ملکی،مصوّب شورای ملی،1387، ماده3 ،بند2
[16] قانون جزا، مواد254-289
[17] قانون کارکنان خدمات ملکی،مصوّب شورای ملی،1387، ماده3، بند3
[18] قانون کارکنان خدمات ملکی،مصوّب شورای ملی،1387، ماده3
[19]قانون کار، مصوب شورای ملی1387، ماده سوم
[20] قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده3، بند5
[21] کتاب آموزش مسایل اهم آغاز خدمت در ادارة خدمات ملکی،تدوین مدیریت آموزش وانکشاف ریاست منابع بشری،ص15
[22] قانون کارکنان خدمات ملکی،مصوّب شورای ملی،1387، ماده6
[23] قانون کارکنان خدمات ملکی،ماده 8
[24] کتاب آموزش مسایل اهم آغاز خدمت در ادارة خدمات ملکی،تدوین مدیریت آموزش وانکشاف ریاست منابع بشری،ص15. قانون کارکنان خدمات ملکی،ماده3،بند6
[25] کتاب آموزش مسایل اهم آغاز خدمت در ادارة خدمات ملکی،تدوین مدیریت آموزش وانکشاف ریاست منابع بشری،ص15
[26] قانون کارکنان خدمات ملکی،ماده سوم
[27] قانون کارجمهوری اسلامی افغانستان، ماده سوم
[28] رهنما برای کارکنان منابع بشری ادارات خدمات ملکی جهت تطبیق مقررة تنظیم حقوق تقاعد کارکنان، تهیه شده توسسط وزارت کار، ص4
[29] رهنما برای کارکنان منابع بشری ادارات خدمات ملکی جهت تطبیق مقررة تنظیم حقوق تقاعد کارکنان، تهیه شده توسسط وزارت کار، ص4
[30] کتاب رهنمای ارزیابی اجراآت کارکنان خدمات ملکی،کمیسون مستقل اصلاحات اداری وخدمات ملکی،ص4
[31] قانون کنترول و تفتیش، فصل اول، ماده سوم
[32] قانون اداره عالی تفتیش ، مصوب شورای ملی،1391،،ماده سوم
[33]رهنمود های اجرای استنداردهای تفتیش عملکرد،کابل، آمریت و اطلاعات ارتباط عامه (اداره کنترل و تفتیش)،1390،ص20-21
[34] رهنمود های اجرای استنداردهای تفتیش عملکرد،کابل، آمریت و اطلاعات ارتباط عامه (اداره کنترل و تفتیش)،1390،ص10
[35] رهنمود های اجرای استنداردهای تفتیش عملکرد،کابل، آمریت و اطلاعات ارتباط عامه (اداره کنترل و تفتیش)،1390،ص10
[36] رهنمود های اجرای استنداردهای تفتیش عملکرد،کابل، آمریت و اطلاعات ارتباط عامه (اداره کنترل و تفتیش)،1390،ص20
[37]قانون کنترول و تفتیش، فصل اول، ماده سوم