وبسایت اصلاح

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ بشارت ده بندگانى را که سخنان گوناگون را می‌شنوند؛ سپس بهترین آن را انتخاب کرده و پیروى می‌کنند. آنان کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنان خردمندان و صاحبان عقلند. (سوره زمر، آیه18)

وبسایت اصلاح

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ بشارت ده بندگانى را که سخنان گوناگون را می‌شنوند؛ سپس بهترین آن را انتخاب کرده و پیروى می‌کنند. آنان کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنان خردمندان و صاحبان عقلند. (سوره زمر، آیه18)

کاربر گرامی،وبسایت اصلاح از هرگونه طرح, پیشنهاد و انتقاد سازنده استقبال میکند و این افتخار را دارد تا پذیرای حکایت های تبلیغی، مقالات علمی و پژوهشی شما در حوزه تبلیغ، تربیت و خانواده باشد.صندوق الکترونیکی: nforoughi115@gmail.com

اسلاید شو

جهت مشاهده فیلم و ویدیوهای مذهبی روی تصویر فوق کلیک نمایید

فراز پایانی حدیث جابربن سمره به دو صورت نقل شده است. جمع کثیری از دانشمندان اهل سنت، فراز پایانی حدیث را این گونه نقل کرده اند که رسول خدا فرمود: کلهم من قریش. گرچه مفهوم این تعبیر گسترده تر از معنای مورد نظر ما است...

قرینه چهارم: تعبیر دیگری از حدیث جابربن سمره

فراز پایانی حدیث جابربن سمره به دو صورت نقل شده است. جمع کثیری از دانشمندان اهل سنت، فراز پایانی حدیث را این گونه نقل کرده اند که رسول خدا فرمود: کلهم من قریش. گرچه مفهوم این تعبیر گسترده تر از معنای مورد نظر ما است، ولی مقصود ما حاصل است؛ چرا که بنی هاشم در میان قریش از هر جهت دارای ویژگیهای منحصر به فرد است: برجسته ترین شخصیتهای اسلام مانند رسول گرامی اسلام(ص) و امام علی بن ابی طالب(ع) از بنی هاشم اند؛ نخستین حامیان اسلام و پیامبر و مروّجان توحید از بنی هاشم اند؛ اسلام با ایثارو فداکاری و حمایت بی دریغ آنان توانست موانع را از سر راه خود بردارد و به پیروزی دست یابد.

بنابراین، خداوندی که آنان را شایسته یافت تا پرچم پرافتخار نبوت را به دست با کفایت آنان بسپارد، نیز این شایستگی را در آنان دیده است که آنان را پرچم دار امامت و ولایت گرداند.

اما دانشمند اهل سنت، قندوزی حنفی در ینابیع المودة،46 تعبیر رساتر و روشن تری از حدیث مذکور را از طریق عبدالملک بن عمیر از جابربن سمره از رسول خدا(ص) نقل کرده است. در این تعبیر به جای جمله کلهم من قریش جمله کلهم من بنی هاشم آمده است، که برمعنای مورد نظر دلالت صریح دارد.

مقصود از قریش بنی هاشم است؟

در میان اهل فن رسم بر این بوده است که«عام» را به مورد خاص محدود می سازند. در این مورد نیز لفظ قریش عام است و بنی هاشم خاص، و با اجرای قانون عام و خاص، عام به مورد خاص یعنی بنی هاشم اختصاص پیدا می کند؛ چرا که بنی هاشم یکی از تیره های قریش است. احادیثی که پیش از این ذکر کردیم نیز قرینه چنین تخصیصی است.

«حنفی قندوزی» پس از نقل حدیث با تعبیر دوم می گوید:

برخی محققان گفته اند: با دقّت در احادیثی که دلالت می کند بر اینکه خلفای بعد از پیامبر(ص) دوازده نفرند، معلوم می شود که مراد رسول خدا از این احادیث، امامان دوازده گانه ای است که از اهل بیت خود آن حضرت اند. حمل حدیث بر خلفای راشدین ممکن نیست؛ چون کمتر از دوازده نفرند. نیز حمل این حدیث بر پادشاهان اموی ممکن نیست، چون اولاً: عددشان بیش از دوازده نفراست.

ثانیا: آنان، افرادی ظالم اند و ظلم فاحشی درزندگی آنها به چشم می خورد، جز عمر بن عبدالعزیز.

ثالثاً: اینان از بنی هاشم نیستند، در حالی که پیامبر(ص) درآن حدیث (در روایت عبدالملک از جابر) فرموده اند که تمامی آنان از بنی هاشم اند.

همچنین حمل حدیث بر سلاطین بنی عباس ممکن نیست، چرا که اولاً: شمار آنان بیش از دوازده نفر است و ثانیاً: اینان پای بندی چندانی از خود به احکام اسلامی نشان نداده اند. پس بناچار باید این حدیث را بر ائمه دوازده گانه ای که از اهل بیت پیامبراند حمل کنیم زیرا اینان آگاه ترین و دانشمندترین افراد زمانه خویش بودند و از نظر رفعت مقام، ورع و پرهیزکاری، حَسبَ ونَسَب از همه اهل زمانه خود برتر بودند. از همه مهمتر اینکه علوم خود را از جدشان پیامبر گرامی اسلام(ص) به ارث برده بودند. اهل علم و تحقیق کشف و شهود اینان را این گونه معرفی کرده اند. مؤیّد این مطلب که مقصود پیامبر از ائمه دوازده گانه، امامان اهل بیت (ع) اند روایات فراوانی است که در این باب وارد شده است و از آن جمله است حدیث ثقلین.47

چرا جابر سخن پیامبر را نشنید؟

مسئله نشنیدن سخنِ پیامبر از سوی جابر، تقریباً در تمام احادیث یاد شده آمده است. شاید برای کسانی که این احادیث را می خوانند این سؤال پیش آید که چرا فردی مانند جابر که با اشتیاق تمام، جان به سخن هدایت گر پیامبر(ص) سپرده بود، از شنیدن سخن پیامبر محروم ماند و ادامه سخن آن حضرت را نشنید؟با جستجو در منابع اهل سنت، سرانجام سرنخی در مسند احمل حنبل بدست آمد. پیش از سخن احمد بن حنبل، به نقل سخنی از «حنفی قندوزی» می پردازیم. او در کتاب ینابیع الموده می گوید:

پیامبر وقتی می خواستند فراز آخر روایت کلهم من بنی هاشم را بیان نمایند، صدای خود را پایین آوردند، چرا که بنی امیه و گروه دیگری از منافقان که در آن جمع حضور داشتند، خلافت بنی هاشم را دوست نداشتند.48

این سخن «حنفی قندوزی» را به عنوان علّت نشنیدن سخن پیامبر توسط جابر، نه قابل قبول است و نه ردّ، گرچه چنین اقدامی از پیامبر(ص) آن هم درمورد مسئله ای با این اهمیت، بسیار بعید است.

«احمد حنبل» سخن دیگری دارد، او به نقل از «جابر بن سمره» می گوید:

پیامبر در عرفات (یا منی) در حال ایراد خطبه بودند و من از پیامبر شنیدم که می فرمود:

لن یزال هذا الامر عزیزاً ظاهراً حتی یملک اثنا عشر کلهم. ثم لغط49 القوم وتکلموا فلم افهم قوله بعد کلّهم، فقلت لابی یا ابتاه مابعد کلهم؟ قال: کلهم من قریش؛50

امر خلافت همواره عزیز و آشکار است تا اینکه همه دوازده نفر حکومت کنند. سپس مردم همهمه کردند و به سخن گفتن پرداختند، در نتیجه سخن پیامبر را بعد از کلمه کلّهم نفهمیدم. از پدرم پرسیدم: رسول خدا بعد از این کلمه چه فرمود؟ پدرم گفت: آن حضرت فرمود: همه آن دوازده نفر از قریش اند.

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

18-جابر بن سمرة روایت کرده گفت:همراه پدرم بر پیامبر صلّى اللّٰه علیه و آله وارد شدم و شنیدم آن حضرت مى‌فرمود:«امّت همواره بر این دین خواهد بود تا زمانى که دوازده زمامدار یا دوازده خلیفه پى در پى روى کار آیند»راوى گوید:و کلمه‌اى را به صداى آهسته (زیر لب)گفت و پدرم نزدیکتر از من بود،هنگامى که خارج شدم پرسیدم:آن کلمه‌اى که رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله آهسته گفت چه بود؟گفت:فرمود:«همگى .الغیبة (للنعمانی) / ترجمه غفاری ؛ ج 1 , ص 172

... حَدَّثَنَا مُجَالِدُ بْنُ سَعِیدٍ عَنِ اَلشَّعْبِیِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ: خَطَبَ بِنَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ لاَ یَزَالُ هَذَا اَلْأَمْرُ عَزِیزاً مَنِیعاً ظَاهِراً مَنْ نَاوَاهُ حَتَّى یَمْلِکَ اِثْنَا عَشَرَ کُلُّهُمْ ثُمَّ لَغَطَ اَلْقَوْمُ وَ تَکَلَّمُوا فَلَمْ أَفْهَمْ قَوْلَهُ بَعْدَ کُلُّهُمْ فَقُلْتُ لِأَبِی یَا أَبَتَاهْ ...

الغیبة (للنعمانی) ؛ ج 1 , ص 124

 

اقدام این گروه، خبر از یک توطئه پنهان می داد، و آن اینکه مجموعه عوامل نفاق که مخالف خلافت علی بن ابی طالب(ع) واهل بیت پیامبر(ص) بودند، هرگاه می دیدند که رسول گرامی اسلام می خواهد درباره مسئله خلافت آنان با مردم به گفتگو بپردازد. محفل را بر هم می زدند.

قرینه پنجم: حدیث ثقلین

پنجمین قرینه این بحث، حدیثِ متواتر ثقلین است که مورد قبول همه امت اسلامی است. این حدیث درآثار و منابع اهل سنت از طرق مختلف و با تعابیر گوناگونی از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است. به نمونه هایی از نقلهای مختلف این حدیث اشاره می کنیم:

1 امام احمد حنبل، از طریق ابی سعید خدری از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

انی تارک فیکم الثقلین احدهما اکبر من الآخر، کتاب اللّه حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وانهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض.51

 

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

..ابى سعید خدرى گوید رسول خدا صلى اللّٰه علیه و آله و سلم فرمود براستى من ثقلین را در میان شما میگذارم که یکى بزرگتر از دیگریست کتاب خدا رشته کشیده از آسمان تا زمین و عترتم اهل بیتم براستى این دو از هم جدا نشوند تا در سر حوض بر من وارد شوند.

کمال الدین / ترجمه کمره ای ؛ ج 1 , ص 350

... سَعِیدٍ اَلْخُدْرِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ اَلثَّقَلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَکْبَرُ مِنَ اَلْآخَرِ کِتَابَ اَللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ اَلسَّمَاءِ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ اَلْحَوْضَ. کمال الدین ؛ ج 1 , ص 240

 

2 دارمی در سنن خود از طریق زیدبن ارقم از رسول خدا(ص) نقل می کند:

انی تارک فیکم الثقلین، اولهما کتاب الله، فیه الهدی والنور، فتمسکوا بکتاب اللّه وخذوا به، فحث علیه ورغب فیه. ثم قال: واهل بیتی اذکرکم اللّه فی اهل بیتی، ثلاث مرات.52

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

...الحسن بن علیّ قال: أخبرنا علی قال: أخبرنا محمد عن أبی حیّان التیمی: عن یزید بن حیّان [التیمی] قال: انطلقت أنا و حصین بن عقبة إلى زید بن أرقم فجلسنا إلیه فقال له حصین/ 139 /ب/: یا زید قد أکرمک اللّه و رأیت خیرا کثیرا حدّثنا یا زید ما سمعت عن رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و ... مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام ؛ ج 2 , ص 116

 

3 حاکم نیشابوری نیز از طریق زیدبن ارقم از رسول خدا(ص) نقل می کند:

انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله واهل بیتی، وانهما لن یتفرقا حتی یردا علیّ الحوض.53

4 منادی در فیض القدیر از طریق زیدبن ثابت از رسول خدا(ص) نقل می کند:

انی تارک فیکم خلیفتین، کتاب الله حبل ممدود ما بین السماء والارض، وعترتی اهل بیتی وانهما لن یتفرقا حتی یردا علیّ الحوض.54

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

از آن جمله احمد بن حنبل در مسند خود باسناد خود بزید بن ثابت مى- رساند که گفت پیامبر اکرم فرمود من میان شما دو چیز گرانبها میگذارم، کتاب خدا که ریسمان آویخته است از آسمان بزمین و عترتم که اهل بیت منند آنها از یک دیگر جدا نمیشوند تا در حوض بر من وارد شوند.بحارالأنوار (جلد 23 تا 27) / ترجمه خسروی ؛ ج 1 , ص 74

... زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : إ ِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ اَلثَّقَلَیْنِ خَلِیفَتَیْنِ کِتَابَ اَللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ اَلسَّمَاءِ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ اَلْحَوْضَ. بحار الأنوار ؛ ج 23 , ص 107

 

5 ترمذی در سنن خود از طریق زیدبن ارقم نقل می کند که رسول خدا(ص) فرمود:

انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الآخر، کتاب اللّه حبل ممدود من السماء الی الارض، وعترتی اهل بیتی، ولن یتفرقا حتی یردا علی الحوض، فانظروا کیف تخلفونی فیهما.55

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

از صحیح ابى داود کتاب سنن و از صحیح ترمذى باسناد خود از پیامبر اکرم که فرمود من میان شما دو چیز گران میگذارم تا چنک بآنها بزنید بعد از من، گمراه نخواهید شد یکى از دیگرى بزرگتر است کتاب خدا است که ریسمان آویخته از آسمان بزمین است و عترت من اهل بیتم از یک دیگر جدا نمى‌شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند دقت کنید چگونه با اهل بیت من رفتار میکنید.بحارالأنوار (جلد 23 تا 27) / ترجمه خسروی ؛ ج 1 , ص 75

... اَلتِّرْمِذِیِّ بِإِسْنَادِهِمَا عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ اَلْآخَرِ وَ هُوَ کِتَابُ اَللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ اَلسَّمَاءِ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ اَلْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِی عِتْرَتِی. بحار الأنوار ؛ ج 23 , ص 108

 

6 مسلم بن حجاج نیشابوری در صحیح خود از زیدبن ارقم نقل می کند که گفت:

رسول خدا در غدیرخم برای ما خطبه خواند، پس از حمد و ثنای خداوند فرمود: امّا بعد، الا ایها الناس! فانما انا بشر یوشک ان یأتی رسول ربی فاجیب وانا تارک فیکم ثقلین؛ اوّلهما کتاب اللّه، فیه الهدی والنور، فخذوا بکتاب الله، واستمسکوا به، فحثّ علی کتاب اللّه ورغّب فیه. ثم قال: واهل بیتی اذکّرکم الله فی اهلبیتی. اذکّرکم الله فی اهلبیتی. اذکّرکم اللّه فی اهلبیتی.56

درسی که از حدیث ثقلین می آموزیم:

الف: نخست اینکه رسول خدا(ص) این حدیث مهم را در مقام و صیت بیان نموده اند، و به نظر آن حضرت، اهمیت این موضوع در حدی است که لازم دانسته اند به عنوان مهمترین وصیتِ خود به امت درباره کتاب خدا و عترت طاهره، شعارش کنند.

ب به کار رفتن واژه «ثقلین» در حدیث، نشان دهنده آن است که این دو ثقل ارزشمند وگرانبهاست؛ به قدری که سفارش ویژه رسول گرامی را می طلبیده است.

 

ج تعبیر وانهما لن یفترقا بیانگر آن است که در جامعه اسلامی کتاب خدا و اهل بیت رسول(ص)، با هم بوده و از یکدیگر جدا نخواهند شد و این همراهی از عصر رسالت آغاز شده و تا هنگام ورود بر پیامبر گرامی در حوض کوثر ادامه خواهد یافت. نیز از جمله فوق می آموزیم که اهل بیت پیامبر(ص)، همواره در راه قرآن و هدایت و سعادت قرار دارند؛ چرا که اگر دچار لغزش گردند، به معنای جدا شدن قرآن از آنان خواهد بود.

همچنین از جمله وانهما لن یفترقا استفاده می شود که از اهل بیت رسول خدا(ص) در همه اعصار همواره کسی وجود خواهد داشت که همراه قرآن باشد، چون خلاف آن، به معنای جدایی اهل بیت(ع) از قرآن است. این حقیقتی است که گروهی از دانشمندان اهل سنت نیز به آن اعتراف نموده اند.57

 

د در برخی از نقلهای حدیث، به جای واژه «ثقلین» لفظ «خلیفتین» بکار رفته است که تعبیر بسیار گویایی است. این تعبیر به صراحت اعلام می کند که جانشینان رسول خدا(ص) در میان امت، قرآن و عترت است.

ه در تعبیر دیگری از حدیث مورد نظر، آمده است. انی تارک فیکم ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی. رسول خدا(ص) با جمله شرطیه ان تمسکتم به به ما می آموزد که پیمودن راه هدایت، تنها در پرتو تمسک و توسل به قرآن و عترت میسر است و بس.

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

قول پیغمبر(صلّى الله علیه و آله)از عترت در گفته خود که من در میان شما چیزى میگذارم که تا بدان تمسک کنید هرگز گمراه نشوید کتاب خدا و عترت خودم

کمال الدین / ترجمه کمره ای ؛ ج 1 , ص 217

قَوْلِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِی کمال الدین ؛ ج 1 , ص 120

 

اینک آیا منصفانه است که با وجود آنکه اهل بیت پیامبر(ص) که به گواهیِ رسول خدا همتای کتاب خدایند، کسانی بخواهند افرادی همچون معاویه و یزید و… را جانشین رسول خدا بدانند؟ آیا این امر بی حرمتی به مقام شامخ پیامبر اکرم(ص) واهل بیت آن حضرت نیست؟ براستی چقدر تفاوت است میان اهل بیت پیامبر که همواره با قرآنند و قرآن با آنهاست، و بین آن کلام اموی، عبدالملک بن مروان که وقتی به حکومت رسید، قرآن را به کناری نهاد و گفت: هذا آخر العهد بک، و بدینسان برای همیشه با قرآن خداحافظی نمود!58

قرینه ششم: حدیث سفینه نوح

این حدیث در جوامع روایی اهل سنت با تعابیر مختلفی از رسول خدا(ص) نقل شده است که نمونه هایی از آن را ذکر می کنیم:

1 انس بن مالک از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

انما مثلی ومثل اهل بیتی کسفینة نوح، من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق.59

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

...عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ .اثبات الهداة ؛ ج 2 , ص 290

 

2 ابی ذر از رسول خدا(ص) نقل می کند:

انما مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینة نوح، من رکبها نجا ومن تخلف عنها هلک.60

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

...عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: قَالَ: مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ .اثبات الهداة ؛ ج 2 , ص 283

 

3 نیز، ابوذر از رسول خدا(ص) نقل می کند:

مثل اهل بیتی فیکم کمثل نوح، فمن قوم نوح من رکب فیها نجا، ومن تخلف عنها هلک، ومثل باب حطّة فی بنی اسرائیل.61

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

...عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: قَالَ: مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ .اثبات الهداة ؛ ج 2 , ص 283

 

4 ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل می کند:

مثل اهل بیتی مثل سفینة نوح، من رکب فیها نجا، ومن تخلف عنها غرق.62

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

... عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَ فِیهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ .العمدة ؛ ج 1 , ص 360

 

رسول گرامی در یک تشبیه گویا، داستان امت اسلامی و اهل بیت خویش را به داستان نوح پیامبر و مردم عصر او تشبیه نموده اند. این تشبیه، به خوبی جایگاه اهل بیت(ع) را در رهبری امت اسلامی روشن می سازد. مفهوم این سخن رسول خدا(ص) آن است که همچنانکه در داستان نوح، تنها کسانی نجات یافتند که از فرمان آن پیامبر بزرگ پیروی نموده و بر کشتی نوح سوار شدند، هدایت یافتگانِ امت محمد(ص) نیز تنها کسانی هستند که به کشتیِ نجات امت،یعنی اهل بیت رسول خدا(ص) در آیند. اما آنانکه خود را از اهل بیت پیامبر(ص) بی نیاز دانسته و دست خود را بسوی دیگران دراز کرده اند، بدون شک خود را به ورطه نابودی افکنده و هلاک ساخته اند.

مسلّم است که حاکمان اموی و عباسی نه تنها از اهل بیت پیامبر(ص) پیروی نکردند، بلکه با آنان از درِ ستیز در آمدند و یکی را پس از دیگری به شهادت رساندند. کسانی که خود از هدایت بهره ای نبرده اند، چگونه می توانند هادی دیگران باشند؟

قرینه هفتم: اهل بیت(ع)

یکی از شواهدی که نشان می دهد، مقصود پیامبر از خلفای دوازده گانه اهل بیت است فضایل بی شماری است که از زبان رسول خدا(ص) درباره امامان اهل بیت(ع) رسیده است. تدبر در این احادیث تا حدودی ما را به مقام و منزلت اهل بیت(ع) آشنا می سازد و موجب می شود تا دریابیم کسانی که نه تنها برای آنان فضیلتی نقل نشده، بلکه رسول گرامی اسلام در مواضع متعدد به نکوهش آنان پرداخته صلاحیّت خلافت ندارند. این احادیث را می توان به چند دسته تقسیم نمود: دسته ای از احادیث به فضایل علی(ع) اختصاص دارد. بخشی از احادیث درباره فضایل حسنین(ع) است و دسته ای از آنها درباره فضایل همه اهل بیت(ع) است. به نمونه هایی از این احادیث اشاره می کنیم.

الف فضائل علی(ع)

1 زیدبن ارقم از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

من کنت مولاه فعلی مولاه.63

 

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

...إِسْحَاقَ، أَنَّهُ قَالَ، قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ .

شرح الأخبار ؛ ج 2 , ص 255

 

2 ترمذی از عمران بن حصین از رسول خدا نقل می کند که فرمود:

… ان علیاً منی وانا منه، وهو ولی کل مؤمن من بعدی.64

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

... عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ زَادَ فِیهِ: إِنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی .الطرائف ؛ ج 1 , ص 65

 

3 سعد بن ابی وقاص می گوید: از پیامبر شنیدم که به علی(ع) می فرمود:

اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لانبوة بعدی.65

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

وَ أَمَّا اَلْخَبَرُ: أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نَبِیَّ بَعْدِی وَ أَمَّا اَلْخَبَرُ: أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلاَّ اَلنُّبُوَّةَ .المناقب ؛ ج 3 , ص 16

 

4 بریده از رسول خدا(ص) نقل می کند:

علی بن ابی طالب مولی من کنت مولاه و علی بن ابی طالب مولی کل مؤمن ومؤمنة، وهو ولیّکم بعدی.66

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

[434]26-رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمود: على بن ابى طالب صاحب اختیار هر زن و مرد مؤمنى است و او سرپرست شما پس از من است.أمالی شیخ طوسی / ترجمه حسن زاده ؛ ج 1 , ص 543

... یَزِیدَ ، عَنْ أَبِیهِ ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) : عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ مَوْلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ، وَ هُوَ وَلِیُّکُمْ مِنْ بَعْدِی.الأمالی (للطوسی) ؛ ج 1 , ص 247

 

5 زیدبن ارقم از رسول خدا(ص) نقل می کند:

من احب ان یحیا حیاتی ویموت موتی ویسکن جنة الخلد الذی وعدنی ربی عزوجل غَرَسَ قضبانها بیده، فلیتَوَلَّ علی بن ابن طالب، فانه لن یخرجکم من هدی ولن یدخلکم فی ضلالة.67

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

[1079]48-زید بن ارقم روایت کرده که رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمودند:هرکس دوست دارد که چون من زندگانى کند و چون من بمیرد و به بهشتى که خداوند به من وعده داده،در آید باید پس از من ولایت على را بپذیرد؛زیرا او شما را از هدایت بیرون نمى‌برد و به سوى هلاکت نمى‌کشاند.أمالی شیخ طوسی / ترجمه حسن زاده ؛ ج 2 , ص 243

... زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَحْیَا حَیَاتِی، وَ یَمُوتَ مِیتَتِی، وَ یَدْخُلَ اَلْجَنَّةَ اَلَّتِی وَعَدَنِی رَبِّی، فَلْیَتَوَلَّ عَلِیّاً بَعْدِی، فَإِنَّهُ لَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ هُدًى، وَ لَنْ یُدْخِلَکُمْ فِی رَدًى.الأمالی (للطوسی) ؛ ج 1 , ص 492

 

6 براءبن عاذب از رسول خدا(ص) نقل می کند:

علی منی بمنزلة رأسی من بدنی.68

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

... اَلرَّبِیعِ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ اَلرُّمَّانِیِّ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلِیٌّ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ رَأْسِی مِنْ بَدَنِی .بحار الأنوار ؛ ج 38 , ص 319

 

7 انس بن مالک از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

مَن سید العرب: قالوا: انت یا رسول الله، فقال: انا سیّد وَلَد آدم، وعلیّ سیّد العرب.69

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

... أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ سَیِّدُ اَلْعَرَبِ قَالُوا أَنْتَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ أَنَا سَیِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ عَلِیٌّ سَیِّدُ اَلْعَرَبِ. بحار الأنوار ؛ ج 38 , ص 17

 

8 ابی مریم ثقفی می گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که به علی(ع) می فرمود:

یا علی طوبی لمن احبّک وصدق فیک، وویل لمن ابغضک وکذب فیک.70

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

*عمار یاسر گفت پیامبر اکرم بعلى علیه السّلام فرمود یا على خوشا بحال کسى که ترا دوست بدارد و در راه تو صادق باشد و واى بر کسى که ترا دشمن بدارد و در راه تو کاذب باشد.بحارالأنوار (جلد 23 تا 27) / ترجمه خسروی ؛ ج 5 , ص 119

... اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : یَا عَلِیُّ طُوبَى لِمَنْ أَحَبَّکَ وَ صَدَقَ فِیکَ وَ وَیْلٌ لِمَنْ أَبْغَضَکَ وَ کَذَبَ فِیکَ .بحار الأنوار ؛ ج 27 , ص 143

 

9 ام سلمه از رسول خدا(ص) نقل می کند:

لایحب علیاً منافق، ولا یبغضه مومن.71

10 ابوسعید خدری می گوید:

انا کنا لنعرف المنافقین ببغضهم علی بن ابی طالب.72

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

...أَحْمَدَ بْنِ سُلَیْمَانَ، عَنْ أَبِی هَارُونَ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ اَلْخُدْرِیِّ، قَالَ: إِنَّا کُنَّا لَنَعْرِفُ اَلْمُنَافِقِینَ نَحْنُ مَعَاشِرَ اَلْأَنْصَارِ بِبُغْضِهِمْ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ.شرح الأخبار ؛ ج 2 , ص 573

 

11 ابی رافع می گوید: رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود:

من احبّه فقد احبنی، ومن احبّنی فقد احبّه الله، ومن ابغضه فقد ابغضنی ومن ابغضنی فقد ابغض الله عزوجلّ.73

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

و فرمود پیغمبر(صلّى الله علیه و آله)که یا على هر که دوست دارد ترا پس بدرستى که دوست دارد مرا و هر که دوست دارد مرا بتحقیق که دوست داشته است خداى تعالى را و هر که دشمن دارد ترا پس دشمن دارد مرا و هر که دشمن دارد مرا دشمن داشته است خدا را و هر که دشمن دارد خدا را پس بر وى باد لعنت خدا و فرشتگان و آدمیان همه

جامع الأخبار / ترجمه خویدکی ؛ ج 1 , ص 204

وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَا عَلِیُّ مَنْ أَحَبَّکَ فَقَدْ أَحَبَّنِی وَ مَنْ أَحَبَّنِی فَقَدْ أَحَبَّ اَللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اَللَّهَ عَلَیْهِ لَعْنَةُ اَللّٰهِ وَ اَلْمَلاٰئِکَةِ وَ اَلنّٰاسِ أَجْمَعِینَ

جامع الأخبار ؛ ج 1 , ص 182

 

12 زیدین ارقم از رسول خدا(ص) نقل می کند:

اول مَن اسلم علی(ع).74

13 ابن عباس از رسول خدا(ص) به نقل می کند:

اول من صلّی علیّ.75

14 ام سلمه از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

علی مع الحق والحق مع علی، ولن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض یوم القیامة.76

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

اَلْخَطِیبُ فِی تَارِیخِهِ عَنْ ثَابِتٍ مَوْلَى أَبِی ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَةَ فَرَأَیْتُهَا تَبْکِی وَ قَالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ عَلِیٌّ مَعَ اَلْحَقِّ وَ اَلْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ اَلْحَوْضَ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ

المناقب ؛ ج 3 , ص 62

 

15 نیز ام سلمه می گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود:

علی مع القران والقران مع علیّ، لایفترقان حتی یردا علیّ الحوض.77

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

امّ‌ سلمه گفت:از رسول خدا در بیمارى‌اى که به وفاتش انجامید،شنیدم:-درحالى که اتاق از اصحاب پر بود-فرمود:اى مردم نزدیک است که شتابان روحم را ستانده و مرا ببرند.من سخنانى را براى اتمام حجّت به شما پیشنهاد کردم بدانید که من در میان شما کتاب خدا و خاندانم را به جا مى‌گذارم.سپس دست على علیه السّلام را گرفت و بالا برده،فرمود:این على به همراه قرآن و قرآن به همراه على است.دو جانشین أمالی شیخ طوسی / ترجمه حسن زاده ؛ ج 2 , ص 209

... رَحِمَهُ اَللَّهُ) یَقُولُ: سَمِعْتُ أُمَّ سَلَمَةَ (رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهَا) تَقُولُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فِی مَرَضِهِ اَلَّذِی قُبِضَ فِیهِ یَقُولُ وَ قَدِ اِمْتَلَأَتِ اَلْحُجْرَةُ مِنْ أَصْحَابِهِ: أَیُّهَا اَلنَّاسُ، یُوشِکُ أَنْ أُقْبَضَ قَبْضاً سَرِیعاً فَیَنْطَلِقَ بِی، وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُمُ اَلْقَوْلَ مَعْذِرَةً إِلَیْکُمْ، أَلاَ إِنِّی مُخَلِّفٌ ... الأمالی (للطوسی) ؛ ج 1 , ص 478

 

16 ابوسخیله از رسول خدا(ص) نقل می کند:

علی اول من آمن بی، واول من یصافحنی یوم القیامه، وهو الصدیق الاکبر، وهو الفاروق، یفرق بین الحق والباطل.78

ابن عساکر این حدیث را از طریق سلمان و ابوذر و ابن عباس نیز نقل کرده است.79

17 ابن مسعود از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

النظر الی علیّ عبادة .80

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

2145 - و پیمبر صلّى اللّٰه علیه و آله فرمود:«نظر به روى علىّ‌ (علیه السّلام) عبادتست.

من لا یحضره الفقیه / ترجمه بلاغی و غفاری ؛ ج 3 , ص 30

وَ قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : «اَلنَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عِبَادَةٌ» .من لا یحضره الفقیه ؛ ج 2 , ص 205

 

18 جابر می گوید: رسول خدا به علی(ع) فرمود:

من آذاک فقد آذانی، ومن آذانی فقد اذی الله.81

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

بر اینکه نبى صلّى اللّٰه علیه و آله فرموده است: «من آذى فاطمة فقد آذانى و من آذانى فقد آذى اللّٰه عزّ و جل». ؛ یعنى کسى که آزار کند فاطمه را آزار کرده است مرا و کسى که آزار کند مرا آزار کرده است خداى عز و جل را.

دفاع از تشیع ؛ ج 1 , ص 190

قَوْلِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ آذَى فَاطِمَةَ فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.الفصول المختارة ؛ ج 1 , ص 88

 

19 ام سلمه از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

من سبّ علیاً فقد سبّنی.82

20 ابی رافع می گوید: به محضر رسول خدا شرفیاب شدم، حضرت دست مرا گرفت و فرمود:

یا ابا رافع، سیکون بعدی قوم یقاتلون علیاً، حق علی الله تعالی جهادهم، فمن لم یستطع جهادهم بیده فبلسانه، فمن لم یستطع بلسانه فبقلبه، لیس وراء ذالک شیئی.83

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

[86]55-ابو رافع مى‌گوید:روزى بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله داخل شدم درحالى که خوابیده بود و مارى در کنار خانه بود.پس نخواستم که آن مار را بکشم و پیامبر را بیدار سازم گمان کردم که آن مار به پیامبر ابلاغ وحى مى‌کند پس درمیان آن مار و پیامبر خوابیدم و گفتم:اگر آسیبى از جانب مار باشد به من برسد.پس آن مار برجاى خود توقّف کرد پس پیامبر بیدار گشت در حالى که مى‌خواند:«فقط‍‌ خدا و رسولش أمالی شیخ طوسی / ترجمه حسن زاده ؛ ج 1 , ص 133

... اَلْیَشْکُرِیِّ ، عَنْ عَوْنِ بْنِ عُبَیْدِ اَللَّهِ ، عَنْ أَبِیهِ ، عَنْ جَدِّهِ أَبِی رَافِعٍ ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَوْماً وَ هُوَ نَائِمٌ، وَ حَیَّةٌ فِی جَانِبِ اَلْبَیْتِ، فَکَرِهْتُ أَنْ أَقْتُلَهَا فَأُوقِظَ اَلنَّبِیَّ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ یُوحَى إِلَیْهِ، فَاضْطَجَعْتُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَلْحَیَّةِ، فَقُلْتُ: ... الأمالی (للطوسی) ؛ ج 1 , ص 59

 

21 ابی سعید خدری می گوید: رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود:

انک تقاتل علی تأویل القرآن کما قاتلت علی تنزیله.84

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

سلیم گفت: ابو ذر و سلمان و مقداد مرا حدیث کردند، از على علیه السّلام نیز شنیدم، گفتند: مردى بر على بن ابى طالب علیه السّلام بالید، رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و اله و سلّم به على گفت: اى برادر! تو بر تمام عرب ببال؛ چرا که در پسر عمّى گرامى‌ترین‌شانى و پدرت گرامى‌ترین پدر، برادرت گرامى‌ترین برادر، خودت گرامى‌ترین کس، نسبت گرامى‌ترین نسب، همسرت گرامى‌ترین همسر، فرزندانت گرامى‌ترین فرزندان، تاریخ سیاسی صدر اسلام ؛ ج 1 , ص 138

... أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ اَلْمِقْدَادُ ثُمَّ سَمِعْتُهُ مِنْ عَلِیٍّ ع قَالُوا: إِنَّ رَجُلاً فَاخَرَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص لِعَلِیٍّ ع ] أَیْ أَخِی فَاخِرِ اَلْعَرَبَ فَأَنْتَ [أَکْرَمُهُمْ اِبْنَ عَمٍّ] وَ أَکْرَمُهُمْ أَباً وَ أَکْرَمُهُمْ أَخاً وَ أَکْرَمُهُمْ نَفْساً وَ أَکْرَمُهُمُ نَسَباً وَ أَکْرَمُهُمْ زَوْجَةً وَ أَکْرَمُهُمْ ... کتاب سُلیم ؛ ج 2 , ص 601

 

ب فضایل حسنین(ع):

1 ابن مسعود از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

الحسن والحسین سیّد شباب اهل الجنة.85

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

...إِلَى قَتَادَةَ ، عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: أَنَّ اَلنَّارَ اِفْتَخَرَتْ عَلَى اَلْجَنَّةِ ، فَقَالَتِ اَلنَّارُ  تَسْکُنُنِی اَلْجَبَابِرَةُ وَ اَلْمُلُوکُ، وَ أَنْتِ تَسْکُنُکِ اَلْفُقَرَاءُ وَ اَلْمَسَاکِینُ. فَشَکَتِ اَلْجَنَّةُ إِلَى رَبِّهَا، فَأَوْحَى إِلَیْهَا: فَاسْکُتِی فَإِنِّی أُزَیِّنُکِ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَرْکَانٍ: بِمُحَمَّدٍ سَیِّدِ اَلْأَنْبِیَاءِ، وَ عَلِیٍّ سَیِّدِ اَلْأَوْصِیَاءِ وَ اَلْحَسَنِ ... الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السلام ؛ ج 1 , ص 123

2 انس از رسول خدا(ص) نقل می کند:

ان الحسن والحسین هما ریحانتای من الدنیا.86

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

... اَلسَّمْعَانِیُّ فِی فَضَائِلِهِ وَ اِبْنُ بُطَّةَ فِی إِبَانَتِهِ عَنْ أَبِی نُعَیْمٍ : أَنَّهُ سَأَلَ رَجُلٌ اِبْنَ عُمَرَ عَنْ دَمِ اَلْبَعُوضِ فَقَالَ اُنْظُرُوا إِلَى هَذَا سَأَلَنِی عَنْ دَمِ اَلْبَعُوضِ وَ قَدْ قَتَلُوا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ هُمَا رَیْحَانَتَایَ فِی اَلدُّنْیَا .المناقب ؛ ج 4 , ص 75

 

3 یعلی بن مره از رسول خدا(ص) نقل می کند:

حسین منی وانا من حسین.87

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

1-یعلى بن مرة گوید: از حضرت رسول صلى اللّٰه علیه و آله شنیدم میفرمود: حسین از من است و من از حسین خداوند را دوست دارد آن کس که حسین را دوست بدارد، حسین یکى از اسباط‍‌ است.زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام ؛ ج 1 , ص 311

حسین منّی و أنا من حسین ، أحبّ اللّه من أحبّ حسینا حسین سبط من الأسباط‌» .

إعلام الوری ؛ ج 1 , ص 425

 

4 ابو هریره از رسول خدا نقل می کند:

من احبهما فقد احبّنی ومن ابغضهما فقد ابغضنی.88

 

 

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

[446]38-ابو هریره مى‌گوی: شنیدم که رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله مى‌فرمود:هرکس حسن و حسین را دوست بدارد مرا دوست داشته است و هرکس آن‌دو را دشمن دارد مرا دشمن داشته است .أمالی شیخ طوسی / ترجمه حسن زاده ؛ ج 1 , ص 551

... هُرَیْرَةَ ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ: مَنْ أَحَبَّ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ فَقَدْ أَحَبَّنِی، وَ مَنْ أَبْغَضَهُمَا فَقَدْ أَبْغَضَنِی. الأمالی (للطوسی) ؛ ج 1 , ص 251

 

ج فضایل اهل بیت(ع):

بن ابی وقاص می گوید: وقتی آیه مباهله (ندع ابنائنا وابنائکم…) نازل شد، رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین را دعا نمود و فرمود: «خدایا! اینها اهل بیت منند».89

2 ام سلمه می گوید: آیه انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت… در خانه من نازل شد، وقتی این آیه نازل شد، رسول خدا(ص) به دنبال علی و فاطمه و حسن و حسین فرستاد و سپس فرمود: هؤلاء اهل بیتی؛ اینها اهل بیت منند.90

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

... عَطِیَّةَ ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ وَ عَنِ اَلْأَعْمَشِ ، عَنْ عَطِیَّةَ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ ، قَالَ: نَزَلَتْ هَذِهِ اَلْآیَةُ: إِنَّمٰا یُرِیدُ اَللّٰهُ فِی خَمْسَةٍ، فِی رَسُولِ اَللَّهِ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِم شواهد التنزیل ؛ ج 2 , ص 137

3 سلمة بن اکوع از رسول خدا(ص) نقل می کند:

النجوم جعلت اماناً لاهل السماء، وان اهل بیتی امان لأمّتی.91

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

[470]8-رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمودند: ستارگان موجب ایمنى آسمانیان و خانواده من موجب ایمنى امّتم مى‌باشند.أمالی شیخ طوسی / ترجمه حسن زاده ؛ ج 1 , ص 571

... سَلَمَةَ ، عَنْ أَبِیهِ ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) : اَلنُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ، وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی. الأمالی (للطوسی) ؛ ج 1 , ص 259

4 زیدبن ثابت از رسول خدا(ص) نقل می کند:

اهل بیتی اماناً لاهل الارض فاذا ذهبوا ذهب اهل الارض.92

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیثتفسیر قمى: پیامبر اکرم فرمود خداوند ستارگان را امان براى اهل آسمان قرار داد، و اهل بیت مرا امان براى اهل زمین.

بحارالأنوار (جلد 23 تا 27) / ترجمه خسروی ؛ ج 5 , ص 251

فس، [تفسیر القمی ] ، قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : جَعَلَ اَللَّهُ اَلنُّجُومَ أَمَاناً لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ جَعَلَ أَهْلَ بَیْتِی أَمَاناً لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ .بحار الأنوار ؛ ج 27 , ص 308

5 ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل می کند:

النجوم امان لاهل الارض من الفَرق، واهل بیتی امان لامتی من الاختلاف، فاذا خالفتها قبیلة من العرب، اختلفوا فصاروا حزب ابلیس.93

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

با اسناد نقل شده امام رضا(علیه السلام)فرمود که فرستادۀ خدا(صلى الله علیه و آله) فرموده: ستارگان موجب ایمنى اهل آسمانند و فرزندان من باعث ایمنى امّت من مى‌باشند

صحیفة الرضا علیه السلام / ترجمه حجازی ؛ ج 1 , ص 48  وَ بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : اَلنُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی . صحیفة الرضا علیه السلام ؛ ج 1 , ص 55

6 علی(ع) از رسول خدا(ص) نقل می کند:

یا علی ان الاسلام عریان لباسه التقوی … واساس الاسلام حبّی وحبّ اهل بیتی.94

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

رَوَى اَلْمُتَّقِی فِی کَنْزِ اَلْعُمَّالِ 218/6، وَ 103/7: یَا عَلِیُّ إِنَّ اَلْإِسْلاَمَ عُرْیَانٌ، لِبَاسُهُ اَلتَّقْوَى، وَ رِیَاشُهُ اَلْهُدَى، وَ زِینَتُهُ اَلْحَیَاءُ، وَ عُمَّارُهُ اَلْوَرَعُ، وَ مِلاَکُهُ اَلْعَمَلُ اَلصَّالِحُ، وَ أَسَاسُ اَلْإِسْلاَمِ حُبِّی، وَ حُبُّ أَهْلِ بَیْتِی.  شرح الأخبار ؛ ج 3 , ص 515

 

7 ابی سعید خدری از رسول خدا(ص) نقل می کند:

والذی نفسی بیده لایبغضنا اهل البیت احه الا ادخله اللّه النار.95

8 انس از رسول خدا(ص) نقل می کند:

نحن اهل بیت لایقاس بنا احد.96

9 ابو نعیم از ابن عباس نقل می کند که رسول خدا(ص) فرمود:

من سره ان یحیا حیاتی، ویموت مماتی، ویسکن جنة عدن غَرَسها ربی، فلیوال علیاً من بعدی،ولیوال ولیه، ولیقتد بالائمة من بعدی، فانهم عترتی خلقوا من طینتی، رزقوا فهماً وعلماً. وویل للمکذبین بفضلهم من امتی، القاطعین فیهم صلتی، لاانا لهم الله شفاعتی.97

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

... اِبْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ قَالَ قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَحْیَا حَیَاتِی وَ یَمُوتَ مَمَاتِی وَ یَسْکُنَ جُنَّةَ عَدْنٍ اَلَّتِی غَرَسَهَا رَبِّی فَلْیُوَالِ عَلِیّاً مِنْ بَعْدِی وَ لْیُوَالِ وَلِیَّهُ وَ لْیَقْتَدِ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِی فَإِنَّهُمْ عِتْرَتِی خُلِقُوا مِنْ طِینَتِی وَ زُقُّوا فَهْماً وَ عِلْماً وَیْلٌ لِلْمُکَذِّبِینَ ... المناقب ؛ ج 1 , ص 292

 

10 ابو هریره می گوید:

نظر النبی(ص) الی علی وفاطمه والحسن والحسین فقال: انا حرب لمن حاربکم وسلم لمن سالمکم.98

 

 

حدیث مشابه در پایگاه نورحدیث

ابو هریره روایت مى‌کند که پیامبر(صلّى الله علیه و آله)به على و فاطمه و حسن و حسین نگریستند و فرمودند:من با هر کس که با شما جنگ و ستیز کند،در حال جنگ و ستیزم و با هر کس که شما با او از در صلح و آشتى باشید،صلح و آشتى هستم .روضة الواعظین / ترجمه مهدوی دامغانی ؛ ج 1 , ص 263

وَ رَوَى أَبُو هُرَیْرَةَ قَالَ : نَظَرَ رَسُولُ اَللَّهِ إِلَى عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ فَقَالَ أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ  روضة الواعظین ؛ ج 1 , ص 158

 

پس از درگذشت رسول خدا، در تمامیِ این موارد نه تنها به توصیه ها و سفارشهای آن حضرت درباره اهل بیت(ع) عمل نشد، بلکه بر ضد آن عمل شد.

از آغاز حکومت معاویه و حتی پیش از آن بر سر منابر و در خطبه های نمازهای جمعه و عید، به اهل بیت رسول خدا ناسزا می گفتند. این بدعت زشت چهل سال ادامه داشت، تا آنکه عمر بن عبدالعزیز، لعن ودشنام اهل بیت رسول خدا(ص) را در منابر و مجامع عمومی منع نمود. این اقدامات، توسط حکام اموی صورت می گرفت؛ یعنی کسانی که گروهی آنان را به عنوان جانشینان رسول خدا(ص) معرفی کرده اند.

فهرست منابع:

1 .صحیح البخاری، کتاب الاحکام، باب 51؛ البدایة والنهایة، ابن کثیر، مکتبة المعارف، ج1، ص153؛ مسند احمد بن حنبل، دارالفکر، ج5، ص90، 93، 95؛ دلائل النبوة، بیهقی، دارالکتب العلمیة، ج6، ص569؛ معجم الکبیر، طبرانی،چاپ عراق، ج2، ص277

2 . صحیح مسلم، کتاب الامارة، باب 1، حدیث 7؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص90، 100، 106؛ کنز العمال، متقی هندی، موسسة الرسالة، ج12، ص32؛ فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دارالمعرفة، ج13، ص211؛ مشکاة المصابیح، محمد عمری تبریزی، المکتب الاسلامی، حدیث 5974

3 . سنن الترمذی، کتاب فتن، باب 46، حدیث 1؛ معجم الکبیر، ج2، ص214؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص99؛ کنزل العمال، ج12، ص24؛ سلسلة الاحادیث الصحیحة، محمد ناصرالدین البانی، المکتب الاسلامی، شماره 1075

4 . سنن ابن داود، کتاب المهدی، حدیث1؛ تاریخ الخلفاء، سیوطی، دارالقلم، ص18؛ دلائل النبوة، ج6، ص520؛ فتح الباری، ج13، ص212

5 . مسند احمدبن حنبل، ج5، ص106؛ کنز العمال، ج12، ص33

6 . المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالکتاب، ج3، ص618

7 . تاریخ الخلفاء، سیوطی، انتشارات رضی، ص10

8 . تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دارالکتب العلمیة، ج14، ص353 و ج6، ص263؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص92؛ التاریخ الکبیر، محمد بخاری جعفی، دارالفکر، ج1، ص446

9 . معجم الکبیر، داراحیاء التراث، ج2، ص195؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص99؛ کنزل العمال، ج12، ص32؛ صحیح مسلم، کتاب الامارة، باب 1، حدیث9

10 . حلیة الاولیاء، ابونعیم، دارالکتب العلمیة، ج4، ص333؛ معجم الکبیر، چاپ عراق، ج2، ص216؛ کنزل العمال، ج12، ص33

11 .التاج الجامع للاصول فی احادیث الرسول(ص)، منصور علی ناصف، چاپ استانبول، ج3، ص39؛ صحیح مسلم، کتاب الامارة، باب1، حدیث 7؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص90؛ فتح الباری، ج13، ص212

12 . دلائل النبواة ،ج6، ص520؛ فتح الباری، ج13، ص212

13 . کنزالعمال، ج12، ص34

14 . منتخب کنزالعمال در حاشیه مسند احمد بن حنبل، دارالفکر، ج5، ص312

15 . ینابیع المودة، حنفی قندوزی، انتشارات رضی، ج2، ص533

16 . همان، ص534

17 . تاریخ الخلفاء، ص210

18 . مسند ابی داوود، طیاسی، درالمعرفة، ص259

19 . المعلی، ابن حزم، درالآفاق، ج9، ص359

20 . تاریخ ابن کثیر، مکتبة المعارف، ج6، ص198

21 . تاریخ الخلفاء، ص12

22 . تهذیب تاریخ دمشق الکبیر لابن عساکر، داراحیاء التراث العربی، ج2، ص131

23 . تاریخ الخلفاء، ص10

24 . ینابیع المودة، ج2، ص529

25 . مسند احمدبن حنبل، ج5، ص106

26 . رجوع شود به: تاریخ الخلفاء، ص 10 12

27 . فتح الباری، ج13، ص214

28 . صحیح البخاری، دارالجیل، ج9، ص101

29 . سنن ابی داوود، ج4، کتاب السنّة، باب 7

30 . البدایة والنهایة، ج1، ص153

31 . سنن الترمذی، کتاب الفتن، باب 48؛ التاج الجامع للاصول، ج3، ص40؛ کنزالعمال، ج6، ص87؛ تاریخ الخلفاء، دارالقلم، ص17 با تصریح به صحت حدیث.

32 . تاریخ الخلفاء، ص261

33 . صحیح مسلم، کتاب الامارة، باب 1، شماره7؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص90، 100، 106؛ کنزل العمال، حدیث 33851؛ فتح الباری، ج13، ص211؛ معجم الکبیر، چاپ عراق، ج2، ص214

34 . معجم الکبیر، چاپ عراق، ج2، ص218؛ صحیح مسلم، کتاب الامارة، باب 1، شماره 10؛ کنز العمال، حدیث 33855؛ مسند احمد بن حنبل، ج5،ص86؛ دلائل النبوة، ج6، ص324؛ البدایة والنهایة، ج6، ص220؛ سنن ابی داوود، کتاب المهدی.

35. المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص618؛ مجمع الزوائد و منبع الفرائد، هیثمی، چاپ قدسی، ج5، ص190؛ کنز العمال، حدیث 33849؛ فتح الباری، ج13، ص211؛ تاریخ الکبیر، ج8،ص411؛ اتحاف السادة المتقین، زبیدی، دارالفکر، ج7، ص489؛ معجم الکبیر، ج2، ص216 و 236

36 . البدایة والنهایة، ج1، ص153؛ تاریخ الخلفاء، ص10

37 . سنن ابی داوود، ج4، کتاب المهدی؛ الحاوی للفتاوی، سیوطی، دارالکتاب العربی، ج2، ص215؛ کنزالعمال، حیث 3865

38 . سنن ابی داوود، ج4، کتاب المهدی، ص106؛ معجم الکبیر، ج10، ص166؛ کنز العمال، حدیث 38676؛ الحاوی للفتاوی، ج2، ص215؛مسند احمد بن حنبل، ج1، ص99؛ درّالمنثور، سیوطی، چاپ اسلامیه، ج6، ص58؛ سنن ابن ماجه، ج2، کتاب الفتن، باب 34

39 . سنن ابن ماجه، ج2، کتاب الفتن، باب 34

40 . همان.

41 . سنن الترمذی، کتاب الفتن، باب 52؛ مسند احمد بن حنبل، ج1، ص377، 430؛ حلیة الاولیاء، ابونعیم، ج5، ص75؛ کنز العمال، حدیث 38655

42 . صحیح مسلم، کتاب الفتن، حدیث 68، 69؛ المستدرک علی الصحیحین، ج4، ص454؛ کنز العمال، حدیث 38659

43 . صحیح مسلم، کتاب الفتن، حدیث 68

44 . تاریخ الخلفاء، ص12

45 . کشف الخلفاء و مزیل الالباس، عجلونی، مؤسسة الرسالة، ج2، ص380

46 . ینابیع المودة، ج2، ص533

47 . همان، ص535

48 . همان

49 . لغط: جار و جنجال و سر و صدای به هم آمیخته و نامفهوم.

50 . مسند احمدبن حنبل، ج5، ص99؛ معجم الکبیر، داراحیاء التراث، ج2، ص196

51 . مسن احمدبن حنبل، ج3، ص14 و ج4، ص371؛ مجع الزوائد، ج9، ص257؛ اتحاف السادة المتقین، ج10، ص502، 506؛ تهذیب تاریخ دمشق، ج5، ص439؛ کتاب الامالی، یحیی شجری، عالم الکتب، ج1، ص143، 149، 154

52 . سنن الدارمی، دارالفکر، ج2، ص432؛ السنن الکبری، بیهقی، دارالمعرفة، ج2، ص148 و ج7، ص30 و ج10، ص114؛ صحیح ابن خزیمة، المکتب الاسلامی، شماره 2357

53 . المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص148، با تصریح به صحت حدیث؛ مسند احمد بن حنبل، ج3، ص17 معجم الصغیر، طبرانی، دارالفکر، ج1، ص131؛ مشکل الآثار، طحاوی، دارالنظام، ج4، ص368، 369؛ معجم الکبیر، چاپ عراق، ج5، ص190، 205

54 . فیض القدیر، مناوی، دارالفکر، ج3، ص14، با تصریح به صحت حدیث؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص182، 189؛ مجمع الزوائد، ج9، ص162؛ درّالمنثور، ج2، ص60

55 . سنن الترمذی، چاپ سلفیه، ج5، ص329؛ کنزالعمال، ج1، ص173؛ درّالمنثور، ج2، ص60؛ الشفا بتعریف حقوق المصطفی، قاضی عیاض، چاپ فارابی، ج2، ص105؛ مشکاة المصابیح، عمری تبریزی، المکتب الاسلامی، حدیث 6144؛ اتحاف السادة المتقین، ج10، ص507

56 . صحیح مسلم، کتاب فضایل صحابه، حدیث 36؛ کنزالعمال، حدیث 37620؛ السنن الصغیر، بیهقی، دارالکتب العلمیة، ج2، ص212؛ معجم الکبیر، ج5، ص183

57 . فیض القدیر، ج3، ص15

58 . تاریخ الخلفاء، ص243

59 . درّالمنثور، ج3، ص334؛ تاریخ بغداد، ج12، ص91؛ المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص343، با تصریح به صحت حدیث.

60 . معجم الکبیر، ج3، ص45؛ کنزالعمال، ج12، ص98

61 . کنز العمال، ج12، ص98؛ معجم الکبیر، ج3، ص46

62 . معجم الکبیر، ج12، ص27؛ مجمع الزوائد، ج9، ص269؛ حلیة الاولیاء، ج4، ص306 و نیز نک: مجمع الزوائد، ج9، ص265

63 . سنن الترمذی، ج5، ص297؛ مسند احمد بن حنبل، ج1، ص84، 118، 119؛ معجم الکبیر، چاپ عراق، ج3، ص199؛ المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص110؛ حلیة الاولیاء، ج4، ص23

64 . سنن الترمذی، ج5، ص296؛ سنن ابن ماجه، حدیث119، مسند احمد بن حنبل، ج4، ص164 و 165؛ معجم الکبیر، چاپ عراق، ج4، ص19 و 20؛ کنز العمال، ج13، ص142

65 . صحیح البخاری، کتاب فضائل صحابه، باب مناقب علی(ع)؛ سنن الترمذی، ج5، ص302؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دمشق، دارالفکر، ج17، ص347؛ تاریخ الخلفاء، ص168

66 . تاریخ مدینة دمشق، ج17، ص348

67 . مجمع الزوائد، ج9، ص137

68 . تاریخ بغداد، ج7، ص12؛ کنز العمال، ج11، ص603، حدیث 32914

69 . مجمع الزوائد، ج9، ص152

70 . همان، ص179

71 . سنن الترمذی، ج5، ص298؛ مجمع الزوائد، ج9، ص181

72 . تاریخ الخلفاء، ص170؛ سنن الترمذی، ج5، ص298

73 . مجمع الزوائد، ج9، ص177؛ تاریخ الخلفاء، ص173

74 . سنن الترمذی، ج5، ص306

75 . همان، ج5، ص305

76 . تاریخ بغداد، ج14، ص321؛ مجمع الزوائد، ج7، ص235؛ کنزالعمال، ج11، ص603

77 . معجم الاوسط، طبرانی، ج5، ص455؛ کنز العمال، حدیث 32912؛ مجمع الزوائد، ج9، ص183

78 و 79 . تاریخ مدینه دمشق، ج17، ص306 و 307

80 . تاریخ الخلفاء، ص172؛ مجمع الزوائد، ج9، ص157

81 . تاریخ مدینة دمشق، ج17، ص352؛ تاریخ الخلفاء، ص173؛ المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص122، با تصریح به صحت حدیث؛ التاریخ الکبیر، ج6، ص307؛ دلائل النبوة، ج5، ص395

82 . مجمع الزوائد، ج9، ص175؛ تاریخ الخلفاء، ص173

83 . همان، ص182

84 . تاریخ الخلفاء، ص173

85 . کنز العمال، ج12، ص112؛ سنن الترمذی، ج5، ص321؛ معجم الکبیر، ج3، ص35؛ مجمع الزوائد، ج9، ص284

86 . سنن الترمذی، ج5، ص322؛ کنزالعمال، ج12، ص113

87 . معجم الکبیر، داراحیاء التراث، ج3، ص32؛ سنن الترمذی، ج5، ص324

88 . مجمع الزوائد، ج9، ص286

89 . سنن الترمذی، ج5، ص302، با تصریح به صحت حدیث.

90 . المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص146، با تصریح به صحت حدیث؛ تاریخ مدینة دمشق، ج17، ص300؛ السنن الکبری، ج2، ص214

91 . مجمع الزوائد، ج9، ص277؛ معجم الکبیر، داراحیاء التراث، ص22؛ کنز العمال، ج12، ص101

92 . فیض القدیر، ج3، ص15

93 . المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص149، با تصریح به صحت حدیث؛ کنزالعمال، ج12، ص102

94 . کنز العمال، ج12، ص105

95 . المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص150، با تصریح به صحت حدیث. بنگرید روایت ابن عباس را در: همان، ج3، ص149، با تصریح به صحت حدیث؛ کنزالعمال، ج12، ص42

96. کنزالعمال، ج12، ص104

97 . حلیة الاولیاء، ج1، ص86؛ کنزالعمال، ج12، ص106

98 . المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص149، با تصریح به صحت حدیث؛ مسند احمد بن حنبل، ج2، ص422؛ معجم الکبیر، چاپ عراق، ج3، ص31؛ تهذیب تاریخ دمشق الکبیر لابن عساکر، ج4، ص139؛ تاریخ بغداد، ج7، ص137؛ درّ المنثور، ج5، ص199

 

منبع : فصلنامه علوم حدیث، شماره 6 , زینلی، غلام حسین

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۲۸
محمد فروغی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

اسلاید شو

کاربر گرامی،وبسایت اصلاح از هرگونه طرح, پیشنهاد و انتقاد سازنده استقبال میکند و این افتخار را دارد تا پذیرای حکایت های تبلیغی، مقالات علمی و پژوهشی شما در حوزه تبلیغ، تربیت و خانواده باشد.صندوق الکترونیکی: nforoughi115@gmail.com