نبوت پیامبران با معجزه شناخته مى شود، معجزه امامان شیعه چیست؟
نبوت پیامبران به یکى از سه طریق شناخته مى شود که یکى از آنها معجزه است. اینک هر سه طریق را اجمالاً یادآور مى شویم:
پاسخ
نبوت پیامبران به یکى از سه طریق شناخته مى شود که یکى از آنها معجزه است. اینک هر سه طریق را اجمالاً یادآور مى شویم:
1. معجزه یعنى کارى را انجام بدهد که از حدود توانایى بشر، بیرون باشد و استادان فن، تصدیق کنند که این کار او کار بشرى نیست، کارى الهى است.
هنگامى که موسى، با معجزه شاخص خود، به میدان آمد، همه ساحران تصدیق کردند که این کار، از حدود توانایى بشر بیرون است، چنان که مى فرماید:
( فَأُلقى السَّحرة سُجَّداً ). [236]
«ساحران همگى به سجده افتادند».
2. تنصیص پیامبر پیشین بر نبوت پیامبر پسین و این همان راهى است که در مورد پیامبر نیز تحقق پذیرفته است. چنان که مى فرماید:
( وإذ قال عیسى بن مریم یا بنى إسرائیل انّى رسول الله إلیکم مصدقاً لما بین یدى من التورات ومبشراً برسول یأتى من بعدى اسمه أحمد فلمّا جاءهم بالبیّنات قالوا هذا سحر مبین ). [237]
«و هنگامى را که عیسى بن مریم گفت:«اى بنى اسرائیل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى که تصدیق کننده توراتى مى باشم که قبل از من فرستاده شده، و بشارت دهنده به رسولى که بعد از من مى آید و نام او احمد است!» هنگامى که او با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «این سحرى آشکار است»!
در این آیه، نبوت پیامبر گرامى به وسیله تنصیص پیامبر پیشین معرفى شده است.
3. جمع قرائن و شواهد درباره زندگى مدّعى نبوت مانند نظر درباره افرادى که تربیت کرده و آثارى که در زندگى از خود، به یادگار نهاده است، این راه علمى را ما درباره نبوّت جهانى پیامبر طى کرده ایم و قیصر روم نیز وقتى نامه دعوت پیامبر را دریافت کرد در این باره به کاوش هایى پرداخت و از ابوسفیان پرسش هایى نموده که ابن هشام آنها را نقل کرده و او از مجموع اطلاعات دریافتى، به راستگویى رسول خدا پى برد.
با توجه به این طرق سه گانه، در پاسخ این سؤال مى گوییم:
امام هرگز داراى معجزه نیست ، زیرا معجزه از ویژگى هاى پیامبر است و اگر کار خارق العاده اى انجام دهد، آن را کرامت مى نامند چنان که کارهاى حضرت مریم نیز کرامت بود، قرآن نقل مى کند:
( کلّما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقاً قال یا مریم أنى لک هذا قالت هو من عند الله إنّ الله یرزق من یشاء بغیر حساب ). [238]
«هر زمان زکریا وارد محراب او مى شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى دید، از او پرسید: "اى مریم! این را از کجا آورده اى؟! "گفت: "این از سوى خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بى حساب روزى مى دهد " ».
فراهم شدن روزى در برابر سجاده مریم، یکى از کرامت هاى اوست، ولى او هرگز پیامبر نبوده و این کار نیز معجزه نامیده نمى شود.
روى این اساس، امامت امامان ما از دو راه شناخته مى شود: یکى تنصیص پیامبر و تنصیص امام پیشین، یکى هم از جمع قرائن و شواهد.
پس از درگذشت امام صادق(علیه السلام) به خاطر اختناق، شیعیان در شناخت امام، جز طایفه خاصى که از نص آگاه بودند، بقیه دچار دودستگى شدند. امّا سؤالات قمى ها و پاسخ هاى امام کاظم(علیه السلام) و دانش هاى سرشار او گواهى داد که او امام است. نتیجه مى گیریم که شناخت امام در گرو معجزه نیست که با ختم نبوت در تضاد باشد.
[236] . طه/ 70.
[237] . صف/ 6.
[238] . آل عمران/ 37.