نوحه های افغانستانی(قسمت پنجم)
ده ها نوحه به سبک افغانستانی در مصائب امام حسین(ع) و اصحاب مکرمش
نوحه ها و شعر مصیبتی امام حسین(ع)
نوحه اول: خیمههای سرخ کربلایی
پیش خوانی نوحه:
وای شهیدم وای حسینم
ادامه نوحه:
سـلام مـا بـه خیمههای سرخ کربلایی
سـلام مـا بـه نالههــای سبـز نینوایی
وای شهیدم وای حسینم
برای عشـق و معرفت دل شکسته دادند
بـرای گریـه دیـدۀ بخون نشسته دادند
وای شهیدم وای حسینم
اگر طنین قلب ما صدای یا حسین است
گل محبّت و فروغ دیدهها حسین است
وای شهیدم وای حسینم
خـدا شفـا بـه تـربت مطّهــرش نهاده
نسیـم آرزو وزد ز مقتــل الشهــاده
وای شهیدم وای حسینم
عبـادت فـرشتگان بـه مهــر کربلایش
دعای عرشیــان بــه زائـرین نینوایش
وای شهیدم وای حسینم
بـه قبـر با صفای او ز عاشقان سلامی
ز حنجــر بریـده داده شیعـه را پیـامی
وای شهیدم وای حسینم
خدا کند که دست ما ضریح او بگیرد
خـوش آنکـه روی ماه او بیند و بمیرد
وای شهیدم وای حسینم
خوش آنکه داغ کربلا به سینه مینشاند
گلاب اشک دیـده بـر ضریح او فشاند
وای شهیدم وای حسینم
فانوسهای اشک - جعفر رسول زاده ( آشفته ).
نوحه دوم: گل روی حسین
پیش خوانی نوحه:
خون خدا می چکد، از گل روی حسین
ادامه نوحه:
خون خدا می چکد، از گل روی حسین
هستی این هست و بود، بسته به موی حسین
اشک همه اولیاست، وقف لب خشک او
خون دل انبیاست، خون گلوی حسین
در همة کائنات، از ملک و جنّ و انس
کیست به عالم که نیست، مست سبوی حسین؟
زخم تن او زند، خنده به شمشیرها
یا که خدا می زند، خنده به روی حسین
نیست عجب گر نماز، بوسه به پایش زند
هر که گذارد نماز، بر سر کوی حسین
قلزم خون، جانماز، مُهر جبین، جای سنگ
خون سر و خونِ دل، آب وضوی حسین
کافرم ار ناامید باز شود از درش
قاتل اگر آورد، روی به سوی حسین
عجز و گدایی بود، عادت دیرین ما
لطف و عنایت بود، خصلت و خوی حسین
آتش دوزخ شود، لالة باغ بهشت
نوشد اگر قطره ای آب ز جوی حسین
"میثم" آلوده نیز ناز به جنّت کند
جنّت اعلای اوست، روی نکوی حسین
غلامرضا سازگار - آتش مهر
نوحه سوم: سفینــۀ کـــربلا
پیش خوانی نوحه:
دم همه دم یا حسین قدم قدم یا حسین
زیر علـم یـا حسین کنج حرم یا حسین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
ادامه نوحه:
معـدن جـود و سخا چشمۀ لطف و صفا
ساحـل مـوج بلا سفینــۀ کـــربلا
بحر کرم یا حسین یا حسین یا حسین
دل بـه بـلا میدهم سـر به وفا میدهم
مـکن رهـایم مکن بـه کـربلا میدهم-
ترا قسم، یا حسین یا حسین یا حسین
رأس تو خونین شده داغ تو سنگین شده
تــرازوی آسمــون بـالا و پـایین شده
ز بار غم، یا حسین یا حسین یا حسین
دم همه دم یا حسین قدم قدم یـا حسین
زیـر عَلَـم یـا حسین کنج حرم یـا حسین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
فانوسهای اشک - محمد سعید میرزایی
نوحه چهارم: بابــا چــرا تنها شدی؟
پیش خوانی نوحه:
(بابــا چــرا تنها شدی؟ بیکس در این صحرا شدی؟
مظلوم بابا مظلوم بابا)
ادامه نوحه:
بین کار عشق و عاشقی بالا گرفته
در خیمـه طفلـی دامـن بابا گرفته
گوید که کن احسان مرا بـر دامنت بنشـان مـرا
مظلوم بابا مظلوم بابا
بابا علمـدارت چـه شد اکبر کجا رفت؟
قاسم چه آمد بر سرش جعفر کجا رفت؟
بابــا چــرا تنها شدی؟ بیکس در این صحرا شدی؟
مظلوم بابا مظلوم بابا
بابا ببین بر اشک گرم و آه سردم
بابا بده اذنم که من دورت بگردم
بابـا کجـا شـد لشگرت کـو قـاسم و کو اکبرت
مظلوم بابا مظلوم بابا
یـکگـل ندارد باغما پرپر نگشته
هر کس به میدان رفته دیگر برنگشته
اکبر چه شد قاسم چه شد ماه بنی هاشم چه شد
مظلوم بابا مظلوم بابا
فانوسهای اشک - علی انسانی
نوحه پنجم: مرثیهگوی حسین
اضافه شده به نوحه(حسین حسین یا حسین)
پیش خوانی نوحه:
زندگی کائنات، بسته به موی حسین
زائر بیت خداست، زائر کوی حسین
حسین حسین یا حسین
ادامه نوحه:
زندگی کائنات، بسته به موی حسین
زائر بیت خداست، زائر کوی حسین
حسین حسین یا حسین
زخم جبینش زند، خنده به سنگ بلا
خون جبین میشود، آب وضوی حسین
حسین حسین یا حسین
چشمۀ زخم تنش، چشمۀ فیض خداست
آب بقا را بقاست خون گلوی حسین
حسین حسین یا حسین
تیر بلا، شمع دل، مهر جبین، سنگ دوست
روز ازل، خون گرفت آب ز روی حسین
حسین حسین یا حسین
بذل کند همچنان میوۀ مهر و وفا
هر چه پَراند عدو، سنگ به سوی حسین
حسین حسین یا حسین
آب بقا خورده آب از دو لب خشک او
خضر بوَد تا ابد تشنۀ جوی حسین
حسین حسین یا حسین
حنجر خشک حسین، تشنۀ جام الست
مجلسیان الست، مست سبوی حسین
حسین حسین یا حسین
مصحف زهرا کجا؟ سم ستوران کجا؟
پنجۀ قاتل کجا؟ طرۀ موی حسین
حسین حسین یا حسین
موهبت ذات هوست، لطف و عنایات اوست
«میثم» اگر میشود، مرثیهگوی حسین
حسین حسین یا حسین
غلامرضا سازگار
نوحه ششم: هوس کرب وبلا
پیش خوانی نوحه:
سیدی حسین جان
ادامه نوحه:
با یادلب خشک تو ای شاه شهیدان
عمری است که گردیده دلم زاروپریشان
ای تشنه بی سر جانها به فدایت
مرغ دلم امشب پرزد به هوایت
سیدی حسین جان
امشب هوس کرب وبلا کرده دل من
یاد حرم خون خدا کرده دل من
یک شب شود آیا آیم به کنارت
سررا بگذارم بر خاک مزارت
سیدی حسین جان
بازمزمه نام تو طی شد شب و روزم
ای کاش چو پروانه به گرد تو بسوزم
سوزد دل عالم بر چشم تر تو
از داغ ابا الفضل خم شد کمر تو
سیدی حسین جان
بالای سر جسم به خون خفته نشستی
از داغ علمدار چونان دال شکستی
روی تو خبر داشت از سر نهانی
تا خیمه رسیدی با قد کمانی
سیدی حسین جان
نوحه هفتم: عاشقم عاشق کربلایم
پیش خوانی نوحه:
یا حسین با غمت آشنایم عاشقم عاشق کربلایم
ادامه نوحه
یا حسین با غمت آشنایم عاشقم عاشق کربلایم
من اگر پادشه یا گدایم عاشقم عاشق کربلایم:
بر سر راه دلبر نشینم روى نورانیش را ببینم
غنچه اى گل زروى اش بچینم با شد این آرزو مدعایم
خون دل جارى از دیدهایم عاشقم عاشق کربلایم
من اگر پادشه یا گدایم عاشقم عاشق کربلایم
روز وشب نالم اندر فراقت گشته ام همچو مجنون زداغت
یا حسین اى گل باغ زهرا بحق بابت علی عشق دلها
کن روا حاجت شیعیان را بر در لطف تو چون گدایم
من غلام شاه عالمینم آرزومند کوى حسینم
روز وشب در غم وشور وشینم بهر عباس اش اندر نوایم
یا حسین با غمت آشنایم عاشقم عاشق کربلایم
من اگر پادشه یا گدایم عاشقم عاشق کربلایم
شعرهای مصیبتی در رثای امام حسین(ع)
شعر اول: یا حسین
ای تمام هستی ام ، بود و نبودم یا حسین
نقشی از عشق تو دارد تار و پودم یا حسین
عشق تو شد نور مصباح الهدی در سینه ام
روشنی بخش سراپای وجودم یا حسین
کاشکی در حلقۀ «یالیتنا کنا معک»
حسرت و شوق دلم را می سرودم یا حسین
کاش بودم مثل «قاسم» در جدال عشق و مرگ
رمز«احلی من عسل» را می گشودم یا حسین
بی حضور یاد تو ، هستی ندارد لذتی
زندگی را با غمت زیبا نمودم یا حسین
جذبۀ نامت مرا سمت تجلی می برد
غیب را در می نوردم در شهودم یا حسین
ای بهار من که لبخندت نشان زندگی است
آنچه هستی آنچه بودم از تو بودم یا حسین
شعر دوم: مرثیه امام حسین (ع)
دوست دارم با ساز دل همش صدات کنم حسین
این جون ناقابل و می خـــــــوام فدات کنم حسین
از برای کربلات مــــــــرغ دلـــــــم پر می زنه
کی میشه منم سفر به کربلات کنم حسین
دوست دارم جاروکش صحن و سرای توباشم
تا کــه جـــــارو خـــاک پاک زوارت کنم حسین
دوست دارم با مـادرت فاطمه همناله بشم
شب و روز در حرمت گریه برات کنم حسین
بر لب تو فاطمه بوسه زده ,منم می خوام
وقت جـــــــون دادن نیگا لبات کنم حسین
تا تو آرام دلـــــی دل منم گدای توست
افتخار بر این گدایی گدات کنم حسین
شعر سوم: تولای حسین (ع)
خوشا آندل که شیدای حسین است
خوشا جانی که مأوای حسین است
خوشا قلبی که چون دریا خروشان
هماره ازتولای حسین است
خوشا چشمی که اندر شادی و غم
همی محو تماشای حسین است
خوشا آن کس که مولایش بود او
سرای سینه اش جای حسین است
خوشا آن عاشق شوریده حالی
که مست از جام صهبای حسین است
ندارد خوفی از فردای محشر
هر آن کس پیرو رأی حسین است
نسوزاند جحیم دوزخ آن را
که در قلبش تولای حسین است
حدیثی یادم آمد از پیمبر
همان که جدّ والای حسین است
نگرید در قیامت دیده ای که
روان اشکش ز غمهای حسین است
دلا امشب سفر کن با دل خویش
همان جائی که مأوای حسین است
ز اشک دیده دل را شستشو کن
اگر غرق تمنای حسین است
فکن در کربلا رحل اقامت
که پر ،از شور و غوغای حسین است
در آن وادی قدم آهسته بگذار
که سرخ از خون گلهای حسین است
تضّرع کن ولی آهسته در دل
چون اصغر خواب لالای حسین است
اگر پرسی ز قبر بی نشانش
بدان آغوش زیبای حسین است
علی اکبر بود خندان و (خوشدل)
چرا که خفته در پای حسین است
شاعر : خوشدل - مشهد
شعر چهارم: آتش مهر
رنج تو را به گنج فراوان نمی دهم
درد تو را به دارو و درمان نمی دهم
زخم تو را به مرهم و خاک تو را به مُشک
خار ره تو را به گلستان نمی دهم
سنگ غم تو شیشة قلب مرا شکست
این سنگ را به گوهر غلطان نمی دهم
عمری به بزم روضه ات، الفت گرفته ام
این روضه را به روضة رضوان نمی دهم
من با محبّت تو، در این عالم آمدم
والله بی محبّت تو، جان نمی دهم
مهر تو را به مهر و مه و آسمان دهم؟
هرگز! خداگواست، به قرآن نمی دهم
یک قطره اشک در غم تو، هستی من است
این قطره را به بحر خروشان نمی دهم
از کودکی به بزم عزایت گریستم
این گریه را به صد گل خندان نمی دهم
من گوشه گیر مجلس انس تو بوده ام
این گوشه را به عالم امکان نمی دهم
من چشم خود به اشک عزای تو شسته ام
این چشم را به چشمة حیوان نمی دهم
من خاک آستان حبیب تو، "میثمم"
این رتبه را به افسر شاهان نمی دهم
غلامرضا سازگار
شعر پنجم: مهمان حسین(ع)
مرا درد و مرا درمان حسین(ع) اســت
مـرا اول مـــــــرا پایان حسین(ع) است
دل هر کـس به ایمانی سرشتـــــه
مرا هم دین و هم ایمان حسین(ع) است
همه عالم به اذن حق تعالــــــــــی
چو عبدی سر به فرمان حسین(ع) است
بهشت و جنت و فردوس اعــــــلاء
همه معلــــــــــول پیمان حسین(ع) است
برای هر دلی جانان و جانـــــــــــی
مرا هم جان و هم جانان حسین(ع) است
عقول جن و انس و هم ملائــــــک
به حقِ حق که حیران حسین(ع) است
چو خواهم روضه ی رضوان به فردا
که من را روضه ی رضوان حسین(ع) است
چرا عالم ز جانش نـــــــــــاله دارد
مگر او هم پریشان حسین(ع) است
اگر خواهی ز حال عبد مســــــکین
خوشا حالش که مهمان حسین(ع) است
مممممممممممممممممممممممممممممم
نوحه ها و اشعار مصیبتی زینب(س)
نوحه اول : امان از دل زینب
پیش خوانی نوحه:
امان از دل زینب امان از دل زینب
ادامه نوحه:
دلِ سوختهدلها، بُوَد محفل زینب
همان داغ برادر، بود قاتل زینب
امان از دل زینب امان از دل زینب
دو چشمش به برادر، دو دستش به سلاسل
نگاهی به حسینش، نگاهی سوی قاتل
کند گریه به زخمِ، سرش، چوبۀ محمل
که از خون جبین، سرخ شده محمل زینب
امان از دل زینب امان از دل زینب
سر از سنگ شکسته، قد از غصّه خمیده
به دل داغ برادر، ز رخ رنگ پریده
شرارش به دل زار، سرشکش به دو دیده
بوَد از همه عالم، فزون مشکل زینب
امان از دل زینب امان از دل زینب
فلک محو کمالش، ملک مات جمالش
شکسته کمر کوه، ز اندوه و ملالش
کند تا به سر نی، تماشای هلالش
چرا اشک دو دیده، شده حایل زینب
امان از دل زینب امان از دل زینب
همه زندگیش بود، غم و رنج و مصیبت
شده ظلم و ستمها، به او جای مودّت
گمانم که ز آغاز، در این عالم خلقت
به خون دل زهرا، سرشته گِل زینب
امان از دل زینب امان از دل زینب
غلامرضا سازگار
نوحه دوم: تقدیم به عقیله بنی هاشم
پیش خوانی نوحه:
ام المصائب (یازینب)3
ادامه نوحه:
یک مدینه تا مدینه ، داغ و ماتم دیده ای
در کنار علقمه یک قامتِ خم دیده ای
یک مدینه تا مدینه ، بی کسی را دیده ای
غربت و تنهایی و دلواپسی را دیده ای
یک مدینه تا مدینه ، اضطراب و خون و اشک
قصّه ی جانسوزِ طفل و آبرویِ آب و مشک
یک مدینه تا مدینه محنت و رنج و بلا
کربلا تا شام سرها دیده رویِ نیزه ها
هیجده ( تشنه) لبِ مست از می ِ قالوا بلی
هیجده لاله شده پرپر ز موج نینوا
دل گفته ای از : وحید محمدی
نوحه سوم: قهرمان کربلا
دم نوحه:
ای قهرمان کربلا، زینب
ای پیرو(قالو بلا)، زینب
خواهر خداحافظ خواهر خداحافظ
ادامه ی نوحه:
تو همچو حیدر خصم دونانی
تو نور چشم شاه مردانی
تو حامل آیات قرآنی
ای دخترخیرالنّسا ، زینب
خواهرخداحافظ خواهرخداحافظ
در راه دین خواهر صبوری کن
در پیش دون از عجز دوری کن
خط ولایت را مروری کن
ای دختر بدرالدّجی، زینب
خواهر خداحافظ خواهرخداحافظ
خواهر برایم این جهان تنگ است
سازش مرا با دشمنان ننگ است
راه نجات از این قفس جنگ است
ای یادگارمرتضی، زینب
خواهرخداحافظ خواهرخداحافظ
نوحه چهارم: انا الیه راجعون
پیش خوانی نوحه:
(گلى گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را)
ادامه نوحه:
خودم دیدم که صحرا لاله گون بود
زمین از خون یاران غرقه خون بود
خودم دیدم فضاى آسمانها
پر از انا الیه راجعون بود
خودم دیدم که نور چشم زهرا
جراحات تنش از حد فزون بود
خودم دیدم که بر هر برگ لاله
نوشته این سخن با خط خون بود
خودم دیدم گلوى اصغرش را
خودم در بر کشیدم اکبرش را
اگر چه از کنار نهر علقم
زگریه منع کردم خواهرم را
خودم دیدم که زهرا ناله میکرد
خودم دیدم سرشک مادرم را
مکن منعم اگر با اینهمه داغ
زنم بر چوبه محمل سرم را
گلى گم کرده ام میجویم او را
، به هر گل میرسم میبویم او را
خودم دیدم که دلها مرده بودند
خودم دیدم همه افسرده بودند
خودم دیدم کبوترهاى معصوم
همه در زیر پر، سر برده بودند
خودم دیدم که گلهاى نبوت
زبى ابى همه پژمرده بودند
همان جایى که فرزندان زهرا
بجرم عشق سیلى خورده بودند
گلى گم کرده ام میجویم او را
، به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشان در بدن داشت
، یکى پیراهن کهنه به تن داشت
اشعار مصیبتی در رثای حضرت زینب(س)
شعر اول: فریاد طفلان
چون دگر فریاد طفلان را شنید
از حرم تا قتلِگه فریاد دید
ای خدا زینب از این غم پیر شد
موسپید از ماتم آن شیر شد
چون که از گودال خون برخاستند
عمه را یاران کسی نشناختند
دید یاران را اسارت می برند
خیمه ها را هم به غارت می برند
کودکی آتش گرفته می دوید
در پی اش زینب فغان از دل کشید
نالهء طفلان مظلومش دریغ
هر طرف هر سو دویدی آه جیغ
آن یکی پایش مغیلان پاره کرد
زینب آمد زخم او را چاره کرد
آن طرف سجاد اندر تب خزان
این طرف زینب به یادش بی امان
یک دو تن از کودکانش گم شدند
از شمار بچه هایش کم شدند
عاقبت آن کاروان آماده شد
خمر غم اندر دلامان باده شد
چون سر خورشید را بر نیزه دید
سر به محمل زد و رسمی شد پدید
شیعیان گر داغ مولا یاد شد
سر شکستن بر شما آزاد شد
کاروان رفت غروبی بس غریب
هر طرف آتش فروزان در لهیب
چون سه روز از ظهر عاشورا گذشت
داغ هجران در دل او تازه گشت
آمدم دیدم جدا سر از بدن
سیّد جنت خدایا بی کفن
فرصتی آمد بر ایشان کفن شد
نعش یاران دل آور دفن شد
لیک یاران ،قصه پایانی ندید
زخم دل را هیچ درمانی ندید
السلام ای شاه مظلوم و غریب
السلام ای آیهء امن یجیب
شعر دوم: بعد زهرا رتبه برتر مقام زینب
صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است
احترام عشق هم از احترام زینب است
شهر بی میخانه و ساقی نباشد شهر عشق
نشئگان عشق را مستی زجام زینب است
فرش را تا عرش پیمودن نه کار هر کسی است
این مسافت هر چه باشد زیر گام زینب است
کیست زینب علم اول علم آخر پیش اوست
متن عاشورا مدون با پیام زینب است
کیست زینب در صواب شاهدان حق شریک
ثبت در اسناد عاشورا سهام زینب است
عشق یعنی سز فرازی سر شکستن پیش یار
شیوه از سر گذشتن در مرام زینب است
دستهایش بسته سر بشکسته مغرد چو شیر
وحشت حکام جور از انتقام زینب است
بغض زینب در گلو یعنی مهیب انفجار
انفجار نسلها با اهتمام زینب است
می زند فریاد فریادی که حیدر گونه است
ازدحام اهل کوفه از کلام زینب است
داوری بنگر که در بیدادگاه شهر شام
با حسین همدست گشتن اتهام زینب است
مشت را کرده گره با هیبت و احساس گفت
این حسین فرماده عالم امام زینب است
گرچه جایز نیست از بهر زنان امر جهاد
چادرو پوشش نمادی از قیام زینب است
افتخار سید خوش زاد می دانی ز چیست
افتخار او همین بس که غلام زینب است
گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است
بعد زهرا رتبه برتر مقام زینب است
شعر سوم: زبانحال حضرت زینب با برادر
بند بند پیکرت از هم گسسته یا حسین
خواهرت در قتلگه پیشت نشسته یا حسین
چشم خود را بسته ای حتی نمی بینی مرا
می برندم کوفیان با دست بسته یا حسین
از حرم تا قتلگه هفتاد منزل راه بود
پای زخمی از دویدن گشت خسته یا حسین
بهر یاری تو از هر در به سویت می دوم
بین ندارد فایده جان از تو رسته یا حسین
سروده : جعفرابوالفتحی
شعر چهارم: زبانحال حضرت زینب س با سر برادر
ببین از روی نی حالم خراب است
چو مویت قلب من در پیچ و تاب است
کشیدم نقشه ای بوسم سرت را
تمام نقشه ها نقشه بر آب است
دمی شد قسمتم سیلی و دشنام
همینک قسمتم بزم شراب است
ز ضرب کعب نی زخمی دو بالم
فلزاهاشان اخا از جنس ناب است
کتک می زد حرامی کودکان را
در اینجا کودکی آزری چه باب است
بخواب ای رأس بر نی، یاور من
نمی خوابی چرا هنگام خواب است
بود غمهای تو سنگین ولیکن
در این جانم غم طفل رباب است
سرت را داخل خورجین گزارند
از این غم جسم من دیگرمذاب است
بتاب ای شمس خونین ای برادر
سرت بر روی نی چون آفتاب است
سروده جعفر ابوالفتحی
شعر پنجم: نازنین برادر من
سر تو، بر سر نی، آفتاب داور من
بتاب و سایه کن ای آفتاب بر سر من
تو آفتاب خدا و هلال فاطمهای
بگو چه خوانمت، ای نازنین برادر من
گلوی پارۀ تو بود، باورم اما
سر بریده، سرِ نی، نبود باور من
محاسن تو، که خونین شده است، ارث علی است
کبودی رخ من هست، ارث مادر من
به نیزهدار تو نفرین چقدر دل سنگ است
که با سر تو ستاده است در برابر من
من و تو چون دو سپاهیم در برابر خصم
که نیزه، سنگر تو، محمل است سنگر من
به حشر مهر بلند است از زمین یک نی
تو آفتابی و گردیده کوفه محشر من
هزار حیف، که دستم نمیرسد به سرت
چه میشود که بیایی دمی تو در بر من
ز کوفه یک نگهم، بر تن مطهّر توست
بوَد به زخم جبینت نگاه دیگر من
حکایت غم ما در توان «میثم» نیست
اگر چه خون جگر میخورد ز ساغر من
غلامرضا سازگار
شعر ششم: خمیده مثل زهرا مادرم
ای همیشه خواهر غم پرورم
ای خمیده مثل زهرا مادرم
بشکن این بغضی که داری در گلو
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
بر حسینت شام را توصیف کن
از خرابه رفتنت تعریف کن
از درخت خشک و سنگ و سر بگو
از لب و از چوب و طشت زر بگو
صورت خورشید و نوک نی چه بود
قصه ی قرآن و بزم می چه بود
جان من بنشین و حرف دل بگو
از جبین و چوبه محمل بگو
به چه بزمی ، بزم اشک و ماتم است
بزمتان جمع است و یک کودک کم است
مهدی محمدی
شعر هفتم: خرابه شام
من اینجا خودم دیدم از خون خضاب
سر نیزه ها هیجده آفتاب
همین جا کنارم نی و دف زدند
به دیدار هجده گلم کف زدند
همین جا دلم شد زغم چاک چاک
که خورشیدم افتاده برروی خاک
همین جا به زخمم نمک می زدند
عزیز دلم را کتک می زدند
همین جا به فرقم عدو خاک ریخت
به گل های من خارو خاشاک ریخت
همین جا ز غم جان من خسته بود
که ده تن به یک ریسمان بسته بود
همین جا دو چشمم زخون تر شده
که یاسم به ویرانه پرپر شده
همین جا به ویرانه بلبل گریست
غریبانه بر غربت گل گریست
همین جا زغم جانم آمد به لب
که در گل گلم دفن شد نیمه شب
دریغا که آن گوهر پاک رفت
چو زهرا غریبانه در خاک رفت
الا ای همه نسلهای بعد من
بگوئید از قول من این سخن
که زینب از این کوه اندوه و درد
به موج بلا جون علی صبر کرد
خدا داند و غصه های دلش
که داغ حسینش بود قاتلش
مرا یک جهان درد و داغ و غم است
که توصیف آن بر لب میثم است
حاج غلامرضا سازگار(میثم)
شعر هشتم: اگر زینب نبود
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
زحمه زحمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طرار نغمه وا می ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح داد خواهی ، بی سوار و بی لگام
در بیابانها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود
شعر نهم: گدای هر گدا
ما گرفتار بلای زینبیم
ما حسینی از عطای زینبیم
تا خدا بر ما عنایت می کند
ماگدای هر گدای زینبیم
بر گل نرگس قسم در روضه ها
سائل مهرو وفای زینبیم
ما برای دین به سینه می زنیم
شیعیانِ درسهای زینبیم
سینه عریان حسین بی کفن
رخ کبودان عزای زینبیم
آخر مجلس به وقت شور عشق
سوی مقتل در قفای زینبیم
ما به وادی محبت ازازل
کربلایی،از دعای زینبیم
وقت دیدار اجل بعد از حسین
چشم،در راه لقای زینبیم
در جزا گر مادرش رخصت دهد
دست بر سینه به پای زینبیم