وبسایت اصلاح

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ بشارت ده بندگانى را که سخنان گوناگون را می‌شنوند؛ سپس بهترین آن را انتخاب کرده و پیروى می‌کنند. آنان کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنان خردمندان و صاحبان عقلند. (سوره زمر، آیه18)

وبسایت اصلاح

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ بشارت ده بندگانى را که سخنان گوناگون را می‌شنوند؛ سپس بهترین آن را انتخاب کرده و پیروى می‌کنند. آنان کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنان خردمندان و صاحبان عقلند. (سوره زمر، آیه18)

کاربر گرامی،وبسایت اصلاح از هرگونه طرح, پیشنهاد و انتقاد سازنده استقبال میکند و این افتخار را دارد تا پذیرای حکایت های تبلیغی، مقالات علمی و پژوهشی شما در حوزه تبلیغ، تربیت و خانواده باشد.صندوق الکترونیکی: nforoughi115@gmail.com

اسلاید شو

جهت مشاهده فیلم و ویدیوهای مذهبی روی تصویر فوق کلیک نمایید

نوحه های افغانستانی(قسمت سوم)

سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۶ ق.ظ
  هفت نوحه از نوحه های افغانستانی در باره حضرت علی اصغر
 

نوحه اول: آخرین یارم علی

پیش خوانی نوحه:

(ای تمـام لشکـرم، ای علـی اصغرم

 

بهر قربانی تو را، سوی میدان می‌برم

 

آخرین یارم علی، من تو را دارم علی)

 

 

 

ادامه نوحه:

 

بر تو می‌نازم که تو، ششماهه سرباز منی

 

من سرافراز تو هستم، تو سرافراز منی

 

آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

 

چشم خود را باز کن، راز دل، ابراز کن

 

بر سـر دوش پـدر، پـر بزن، پرواز کن

 

غنچۀ خندان من، از روی بی‌رنگت بگو

 

جان بابا هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو

 

آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

 

طوطی پربسته‌ام، کودک دلخسته‌ام

 

گوش کن تا بشنوی، گریۀ آهسته‌ام

 

چشم خود را بر دو چشم نیم‌بازت دوختم

 

از تلظّی‌های تو، آتش گرفتم، سوختم

 

آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

 

ای تمام هست من، کودک سرمست من

 

تکیه‌گاهت شانه و قتلگاهت دست من

 

خنده کن بر روی دستم تا که سیرابت کنم

 

خنده کن تا با خدنگ حرمله خوابت کنم

 

آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

 

دوش من سجّاده و، خون تو، آب وضو

 

باید از این خون دهم، روی خود را شستشو

 

یا بشو روی پدر را، با سرشک دیده‌ات

 

یا تبسم کن برایم، با لب خشکیده‌ات

 

آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

 

ای ذبیح کربلا، گشته وقت بذلِ جان

 

این تو و این حجِّ خون، این منای عاشقان

 

حرمله در پیش رو دارد به کف، تیر و کمان

 

سینه بگشا تا نیاید گوسفند از آسمان

 

آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

 

یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار

 

 

نوحه دوم: گهواره خالی

 

پیش خوانی نوحه:

گهواره خالی ،قنداقه خونین

لالایی اصغر لا لا یی اصغر

 

ادامه ی نوحه:

 

من در خِیام   شاه شهیدان

 

از مرگ اصغر  باآه وافغان

 

گفتا رُبابه با چشم گریان

 

لالایی اصغر لا لا یی اصغر

 

رفتی به میدان همراه بابا

 

ازنوک پیکان نوشیده ای آب

 

برروی دستش رفتی تو در خواب

 

لالایی اصغر لا لا یی اصغر

 

ای اصغرمن، آرام جانم

 

رفتی وبردی تاب وتوانم

 

بعد از تو دیگر من ناتوانم

 

لالایی اصغر لا لا یی اصغر

 

نوحه سوم: من گلفروش هستم

 

پیش خوانی نوحه:

{من گلفروش هستم اصغر به دوش هستم

جانم علی اصغر(2)}

 

ادامه ی نوحه:

 

حاجیِ شش ماهه ام حاجت روایی شد

 

طفلِ نازِ تشنه ام کرب و بلایی شد

 

من گلفروش هستم

 

اصغر به دوش هستم

 

جانم علی اصغر(2)

 

از دو چشمان رباب شرمنده ام کردی

 

بر دلم آتش زدی تا خنده ام کردی

 

طفلِ صغیرِ من

 

ماهِ منیرِ من

 

جانم علی اصغر(2)

 

چشم خود واکن علی ای روح و ریحانم

 

تا که سیرابت کنم با اشکِ چشمانم

 

با من مدارا کن

 

من را تماشا کن

 

جانم علی اصغر(2)

 

بهرِ دست و پا زدن بر تو کنم چاره

 

بند این قنداقه ات را می کنم پاره

 

ای همه ی هستم

 

رفتی تو از دستم

 

جانم علی اصغر(2)

 

خونِ سرخِ حنجرت سوزد روانم را

 

بر عمو محسن رسان بابا سلامم را

 

ای غنچه ی پرپر

 

خونین گلو اصغر

 

جانم علی اصغر(2)

 

 

نوحه چهارم: طفل عطشان

 

پیش خوانی نوحه:

{گل پرپر بابا علی اصغر بابا 2}

 

ادامه نوحه:

 

با دوچشمان ترم ـ طفل عطشان در برم

 

ای خدا طفل خودم ـ سوی میدان می برم

 

آهوی دشتِ ختن ـ دست و پا کمتر بزن

 

چشم ناز و خسته ات ـ می زند آتش به تن

 

می روم خوابت کنم ـ درِّ نایابت کنم

 

کنج آغوش خودم ـ تا که سیرابت کنم

 

ای عدو مهلت بده ـ اصغرم نشکفته است

 

بین چگونه در برم ـ همچو مرغی خفته است

 

حالِ زارش را ببین ـ این چنین آشفته است

 

آن لبان خشک او - دردِ او را گفته است

 

آمده این کودکم ـ تا که سربازی کند

 

آمده بهرِ خدا ـ تا که جان بازی کند

 

نوحه پنجم: خنده کن اصغرم

 

پیش خوانی نوحه:

 

{غنچه پرپرم خنده کن اصغرم(2)}

 

ادامه نوحه:

 

طفل خاموش من زینت دوش من(2)

 

پیکرت غرق خون شد در آغوش من

 

غنچه پرپرم خنده کن اصغرم(2)

 

حلقت از تیر کین مثل گل وا شده(2)

 

مهر طومار من از تو امضا شده

 

غنچه پرپرم خنده کن اصغرم(2)

 

ای به شش ماهگی همه هست من(2)

 

کم بزن دست و پا بر روی دست من

 

غنچه پرپرم خنده کن اصغرم(2)

 

افتخارم بود روی گلگون تو(2)

 

روی خود شستشو کردم از خون تو

 

غنچه پرپرم خنده کن اصغرم(2)

 

آخرین یار من مهر طومار من(2)

 

بهترین لاله سرخ گلزار من

 

غنچه پرپرم خنده کن اصغرم(2)

 

مرغ عشق حرم پر زدی از برم(2)

 

می روی دیدن محسن و مادرم

 

غنچه پرپرم خنده کن اصغرم(2)

 

ای مرا دُرّ‍‍ ناب گل سرخ رباب(2)

 

با تلظّی خود کم بگو آب آب

 

غنچه پرپرم خنده کن اصغرم 2

 

شاعر :میثم

 

 

نوحه ششم: مادر نشسته تنها

 

پیبش خوانی نوحه:

(علی اصغر با با گل احمر بابا

علی جانم علی جانم)

 

ادامه نوحه:

 

ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد

 

خواهد که آب گوید اما زبان ندارد

 

دیشب به گاهواره تا صبح ناله میزد

 

امروز که تر کند لب دور دهان ندارد

 

رخ مثل برگ پاییز لب چون دو چوبه خشک

 

این غنچۀ بهاری غیر از خزان ندارد

 

ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را

 

یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد

 

شمشیر اوست آهش فریاد او تلظُی

 

جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد

 

منت به من گذارید یک قطره آب آرید

 

بر کودکی که در تن جز نیمه جان ندارد

 

با من اگر بجنگید تا کشتنم بحنگید

 

این شیر خواره بر کف تیغ سنان ندارد

 

مادر نشسته تنها در خیمه بین زنها

 

جز اشک خجلت خود آب روان ندارد

 

تا با خدنگ دشمن روحش زند پر از تن

 

جز شانۀامامش دیگر مکان ندارد

 

(میثم)به حشر نبود غیر از فغان و آهش

 

آنکو از این مصیبت آه و فغان ندارد

 

حاج غلامرضا سازگار(میثم)

 

 

نوحه هفتم: مادر نداشت آب(چسب)

 

پیش خوانی نوحه:

بــاید تمــام سـال دمـادم عزا گرفت

 

ادامه نوحه:

 

وقتی که تیر کین به گلوی تو جا گرفت

 

خون تو را به عرش فشاندم، خدا گرفت

 

گردیـد دفـن، پیکر پاکت بـه دست من

 

پیش از همه تو را بـه بغل کربلا گرفت

 

می‌خواستم چو لاله کنم هدیه‌ات به دوست

 

دشمن ز من به تیر سه شعبه تو را گرفت

 

از بس مصیبت تـو عظیم است، بهر تو

 

بــاید تمــام سـال دمـادم عزا گرفت

 

تیر آمد و ز حلق تو بر قلب من نشست

 

از آن گذشت و جا به دل مصطفی گرفت

 

نفرین بـه حرمله که بـه تیـر سه شعبه‌ای

 

دار و نـدار و هستی مـا را ز مـا گرفت

 

عمـه بــرای مـن طلبیـد از خدای، صبر

 

مـادر بـه خیمـه بهر تـو دستِ دعا گرفت

 

یهــوده بهــر کشتن مـن صف کشیده‌اند

 

بــا کشتـن تـو «حرمله» جانِ مرا گرفت

 

مادر نداشت آب به جز اشک چشم خویش

 

قـاتل تــو را ز شیر بـه تیـرِ جفـا گـرفت

 

«میثم» بـه قبـر کــوچک اصغر نظاره کـن

 

سربــاز آخــرم بــه دل خـاک، جا گرفت

 

شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)

 

شعر مصیبتی: ماه و آب

 

مشک برداشت که سیراب کند دریا را

رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را

 

آب روشن شد وعکس قمر افتاد درآب

ماه می خواست که مهتاب کند دریا را

 

تشنه می خواست ببیند لب اورا دریا

پس ننوشید که سیراب کند دریا را

 

کوفه شد علقمه،شق القمری دیگر دید

ماه افتاد که محراب کند دریا را

 

تا خجالت بکشد سرخ شود چهره ی آب

زخم می خورد که خوناب کند دریا را

 

ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس

تا درآغوش خودش خواب کند دریا را

 

آب مهریه ی گل بود و الا خورشید

در توان داشت که مرداب کند دریا را

 

کاش روی دل خشکیده ی ما آن ساقی

عکسی از چشم خودش قاب کند دریا را

 

روی دست تو ندیده ست کسی دریا دل

چون خدا خواست که نایاب کند دریا را

منبع:وبسایت مداح اهلبیت افغانستانی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۱۸
محمد فروغی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

اسلاید شو

کاربر گرامی،وبسایت اصلاح از هرگونه طرح, پیشنهاد و انتقاد سازنده استقبال میکند و این افتخار را دارد تا پذیرای حکایت های تبلیغی، مقالات علمی و پژوهشی شما در حوزه تبلیغ، تربیت و خانواده باشد.صندوق الکترونیکی: nforoughi115@gmail.com